وندالیسم هنوز وجود دارد و وندالها همچنان پرقدرت به کارهای خود ادامه میدهند
به گزارش پایگاه خبری گلونی محمدحسین بازگیر، کارشناس محیط زیست نوشت: وندالها قبیلهای جنگجو، بیرحم و مهاجم بودند، از اقوام ژرمن و اسلاو که در قرن پنجم میلادی، در حد فاصل دو رودخانهی اودر و ویستول زندگی میکردند.
آنها بارها به سرزمینهای اطراف خود تجاوز کردند و اموال مردم اسپانیا و فرانسه و روم و شمال آفریقا را تخریب میکردند و روستاها و شهرها را آتش زدند.
از آن زمان تا امروز تخریب بیمارگونهی اماکن و امکانات عمومی و رفتارهای ویرانگرانه را وندالیسم و افرادی را که مبادرت به این اعمال میکنند وندال مینامند.
چنگیزخان مغول هم که ایران را غارت و ویران کرد، وندال بود.
او خانهها را غارت، آسیابها را تخریب و کتابخانهها را آتش زد.
تلخی ماجرا اینجاست که هنوز هم وندالها حضور دارند و وندالیسم پر رونق است.
اگر وندالهای قدیمی، چیزی را ویران میکردند که متعلق به دشمن میپنداشتند، و خود نقش و بهرهای از آن نداشتند، اما وندالهای امروزی سرمایهها و امکانات و اموال جامعهی خود را از بین میبرند… و الزاما جنگجویانی خونخوار و بیرحم و پرخاشگر و گاهی حتا عصبانی هم نیستند.
گاهی فقط یک جوان بیست و یکی دو سالهاند که بیست و دو سه روز به پایان خدمتشان باقیمانده و خوشحالند، یا یک تماشاچی هیجانزده اند که به سکو و رختکن و داور اعتراض دارند.
یا حتا دانشآموز و دانشجویی که صندلی و شلوار استادش را بینصیب از آدامس نیمه جویدهاش نمیگذارد.
وندالهای امروزی، سرنیزه و شمشیر به کارشان نمیآید، گاهی فقط با یک سکه ناقابل دمار از پدر صاحاب ماشین درمیآورند، یا از ناخنگیر و میخ و کلید و قیر و رنگ و سنگ و هر وسیلهای که دم دست باشد، به اندازهی یک بولدوزر کار میکشند.
اهل قلم و خودکار و ماژیکاند و چه جملات قصار و تصاویر شاهکاری که روی در و دیوار خلق نمیکنند، به اسفنج صندلیهای اتوبوس، دل و رودهی تلفنهای عمومی، مغزی شیرآلات سرویسهای بهداشتی و لامپهای خیابان علاقه دارند و به نوشتن یادگاری روی مجسمههای تاریخی و درختان و مبلمان شهر عادت کردهاند و از سرنگونی سطلهای زباله و چیدن گلها و گیاهان پارک لذت میبرند.
به نظر میرسد اصلا اهل ریا و تظاهر نیستند چون تمام این زحمات را در زمانها و مکانهایی که شانس دیده شدن وجود ندارد، انجام میدهند، در جاهای دنج و خلوت، یا جاهایی چنان شلوغ که کسی به کسی نیست و یا در اماکن تاریک یا روزهای تعطیل و…
وندالهای امروزی به طایفه، طبقه و گروه خاصی تعلق ندارند، منحصر به یک شهر یا روستای خاص و فقط برخی اماکن نیستند، همگی جوان یا همه فقیر و بیسواد هم نیستند و این پدیده فقط مشکل کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته نیست… وندالیسم یک دغدغهی جهانی و انحراف اجتماعی است که جلوههای مختلف آن را در هر کجا میتوان دید؛ در مدارس و دانشگاهها، ورزشگاهها، مراکز خرید، پارکها، کوچهها و خیابانها و هر مکان عمومی دیگری.
وندالها شهر را نازیبا و شهروندان را ناراحت میکنند، موجب اختلال در نظم عمومی میشوند، کیفیت زندگی شهری را تحتتأثیر قرار میدهند، خسارات اقتصادی به بار میآورند و اعتماد عمومی و آرامش مردم را از بین میبرند.
وندالیسم، گاهی ریشه در تربیت خانوادگی دارد، یا ممکن است در اثر ناملایمات اجتماعی بروز یابد و گاهی نیز ناشی از بیماریهای روحی و روانی است.
و البته فارغ از ریشههای آن، عواملی چون تضاد طبقاتی، هیجانات روحی و ضعف در اجرای قوانین و خلأهای قانونی، باعث تشدید آن میشوند.
به هر حال این پدیده یک بیماری و هنجار اجتماعی است و برای مقابله با آن باید از روانشناسی، جامعهشناسی، علوم تربیتی و مدیریت و طراحی شهری کمک گرفت.
و باید هم به اصلاح مولفههای موقعیتی زمینهساز بروز وندالیسم در محیط فیزیکی شهر پرداخت و هم به اصلاح و تقویت مولفههای انگیزشی در ویژگیهای شخصیتی و نظام ارزشی افراد، همت گمارد.
افزایش مشارکت و مسئولیت پذیری اجتماعی، تقویت اعتماد و باور عمومی نسبت به فعالیتهای مدیران شهری، آموزش، اطلاعرسانی و فرهنگسازی، بهبود کیفیت طراحی شهر و حکمرانی خوب شهری، نهادینه کردن اصول فرهنگ شهروندی، تجدیدنظر در مکانیابی و اشکال فیزیکی و استحکام سازههای شهری و افزایش نظارت و کنترل اجتماعی در اماکن عمومی و… مواردی هستند که برای مقابله با وندالیسم میتوانند مؤثر باشند.
پایان پیام