ویدئویی از سیستان و بلوچستان که دل آدمی را به درد میآورد
ویدئویی از سیستان و بلوچستان که دل آدمی را به درد میآورد
به گزارش پایگاه خبری گلونی نوشتن در مورد سیستان و بلوچستان سخت است.
نوشتن از جایی که در مرزهای جغرافیایی ایران است ولی انگار به این کشور تحمیل شده است.
منطقهای که تاریخ ایران از اساطیر تا واقعیتها با آن گره خورده است.
سرزمینی که ۵ هزار سال پیش متمدنترین مردمان دنیای باستان در آن زندگی میکردهاند، اکنون در بخشهایی از آن، آب آشامیدن بهداشتی هم برای مردمش تبدیل به آرزو شده است.
ویدئویی از سیستان و بلوچستان که دل آدمی را به درد میآورد
ویدئویی از سیستان و بلوچستان که دل آدمی را به درد میآورد
سیستان و بلوچستان را باید از نزدیک دید نه در صفحات گردشگری و عکسهای ویرایششده در ایستاگرام.
واقعیت این استان آنقدر تلخ و سیاه است که با افکتهای هیچ دوربین پیشرفتهای شیرین و رنگی نمیشود.
محرومیت در بسیاری از استانها چون لرستان، کهگیلویه و بویراحمد و ایلام و حتی خراسان جنوبی در شرق ایران وجود دارد.
ولی فقر و محرومیت در استان سیستان و بلوچستان از نوع دیگری است.
چیزی فراتر از کلماتی که در مورد این استان در رسانهها شنیده میشود.
۷۰درصد از مردم این استان در فقر مطلق به سر میبرند. یعنی محرومیت کامل.
در نقاطی از این استان مردمان روستایی برای بهدست آوردن آب باید با گاندوها گلاویز شوند.
محرومیت مردم از مواد غذایی هم مانند آب آشامیدنی شوکه کننده است. ۷۵درصد مردم استان امنیت غذایی ندارند.
یعنی دسترسی کافی به وعدههای غذایی سالم ندارند.
بیسوادی و ترک تحصیل کودکان برای عینک
از مهمترین نشانههای محرومیت آمار بیسوادی این استان است.
بیشترین آمار ترک تحصیل و بیسوادی در بین افراد ۱۰ تا ۴۵ سال متعلق به سیستان و بلوچستان است.
یکهفتم کودکان بازمانده از تحصیل در این استان زندگی میکنند که اغلب به دلیل فقر و نبود امکانات آموزشی نمیتوانند به مدرسه بروند.
متوسط فاصله مدارس روستایی در این استان ۳۰ کیلومتر است و یکسوم از کلاسهای درس در فضاهای غیراستاندارد برگزار میشود.
چه کسی این حرف را باور میکند که در این روزگار بسیاری از کودکان سیستانی و بلوچ به دلیل دوری راه و یا حتی نداشتن عینک ترک تحصیل میکنند.
توسعه واژه غریب در استان
طبق گفته نمایندگان این استان در مجلس شورای اسلامی، حدود ۱۰۰هزار نفر از جمعیت استان شناسنامه هم ندارند و به همین دلیل از سادهترین خدمات اجتماعی بیبهرهاند.
رتبه توسعهنیافتگی استان در سالهای ۶۵، ۷۵ و ۸۵ در کشور ۳۱ بوده است و همچنان خارج از نمودار توسعه است.
شهر مرکز این استان یعنی زاهدان بهتازگی گازرسانی شده است.
یعنی سه دهه پس از همه استانها. سایر شهرها هم احتمالا چند دهه دیگر باید منتظر بمانند.
این ها همه آمار دولتی و رسمی است. آمار غیر رسمی که گاه با واقعیت سازگاری بیشتری دارند فاجعه را بیشتر از این نشان میدهند.
بادهای ۱۲۰ روزهای که حالا ۲۰۰ روزه هستند
همه این مصیبتها یک طرف و بادهای ویرانگر این منطقه یک طرف. هوا و تنفس طبیعی هم از مردمان این سرزمین دریغ شده است.
بادهای ۱۲۰ روزه روزگار را برای سیستانیها سیاه کرده است.
این بادها فقط نامشان ۱۲۰ روزه است چون در سالهای اخیر و با افزایش خشکسالی و خشک شدن تالاب هامون و رودخانه هیرمند که آنها را منبع تولید گردوغبار کرده است، این بادها ۲۰۰ روز در سال به طول میکشد.
میتوان گغت سیستان براساس هیرمند شکل گرفته است و خشکی آن و بستن سرشاخهها توسط افغانستان، حیات را در این منطقه با مشکل روبهرو کرده است.
وجود بیماریهای مزمن و همهگیر
طوفان اگرچه برای مناطق شرقی کشور موضوع عجیبی نیست ولی اکنون وضعیت بسیار ناگوارتر از یک طوفان شن معمولی است.
سیستان یک رتبه نخست دیگر هم دارد. استان سیستان و بلوچستان به دلیل طوفان شن رده اول بیماریهای تنفسی را دارد.
میزان گردوغبار گاه تا ۸۰درصد برابر حد مجاز میرسد.
گردوغبار به شیوع بیماریهای تنفسی و چشمی و قلبی دامن زده. مالاریا و سل از جمله این بیماریها هستند که به شدت در این استان مبتلایانش بالا رفته است.
سیستان و بلوچستان رکورددار بیکاری و مهاجرت در کشور
این طوفانها کشاورزی و دامداری را هم مختل کردهاند و بسیاری از زمینهای حالا کاشته نمیشوند و روستاییان مجبورند به شهرهای استان و یا استانها دیگر مهاجرت کنند.
این عوامل تاثیر مستقیمی روی اشتغال میگذارد. نرخ واقعی بیکاری در سیستان و بلوچستان بیش از ۴۰درصد است.
این یعنی چیزی قریب به نصف جمعیت استان بیکارند.
مناطق زیادی از این استان با توجه به این شرایط روز به روز به سمت خالی شدن پیش میرود.
مهاجرت مردم سیستان به سایر نقاط کشور شروع شده است.
با این مهاجرتها تمامیت ارضی ما دچار مشکل میشود چراکه با تخلیه سیستان مرز بعدی ما کویر است و نگهداشتن این مرز قطعا امکانات و تجهیزات سنگینی لازم دارد.
سوال اینجاست: سیستان و بلوچستان بماند یا نابود شود
سیستان و بلوچستان را باید نجات داد. گذشته از مردم ستمدیده و محروم سیستانی و بلوچ که در درجه اهمیت نخست هستند، برای امنیت کشور باید فکری برای این استان کرد.
تبعیض در سیاست دولتی نسبت به سیستان و بلوچستان کاملا هویداست.
این استان جزیی از خاک این سرزمین است و همیشه وفاداری خود را به این کشور ثابت کرده است. محرومیت و فقر حق این مردم نیست.
پایان پیام
کد خبر : 132838 ساعت خبر : 4:30 ب.ظ