غلامرضا تختی با ژن خوب جوانمردی هنوز هم در دلهای مردم ما زنده است
پایگاه خبری گلونی، بهاره حاصلیان: هنگام عبور از کوچه پس کوچهها و خیابانهای تهرانی که انگار هیچ وقت سر و سامان نمیگیرد، گاهی وقتها دکوراسیون و یا فضای یک مکان میتواند آرامش خاصی در رهگذران ایجاد کند.
آرامشی از نوع یک پناهگاه امن. امنیتی که مطمئن هستی، کسی قصد آسیب زدن به تو را ندارد.
کسی نمیخواهد سرت را کلاه بگذارد یا کلاهت را بردارد.
اگر بار دلت نیز زیاد است شاید بتوانی در آنجا لحظاتی آرام بگیری. مدتی بمانی…
برعکس دکوراسیون مدرن و صنعتی که همه چیز «فست» است.
باید تندتند کارت را انجام بدهی و بروی. بیهیچ ارتباط انسانی و دوستانهای.
غلامرضا تختی با ژن خوب
جایی در خیابان خاوران، مغازهی بولبرینگ فروشی وجود دارد که توسط پیرمردی سالخورده اداره میشود.
ویترین این مغازه نه دکوراسیون مدرن دارد و نه تزئینات سنتی.
ویترین مغازه فقط بر اساس عشق قلبی مغازهدار و بر اساس «دل» مرتب شده است.
تمام شیشه مغازه از عکسهای «جهان پهلوان تختی» پوشیده شده است.
به طوریکه نه از مغازه بیرون را میبینی و نه از بیرون داخل مغازه را!
در این مغازه هر چقدر بمانی، ماندهای! پشت سرت صف طویل تشکیل نمیشود.
به نظر میرسد پیرمرد سالخوردهی مغازهدار خودش را از هیاهوی شهر، درون امنیت طراحی کردهی مغازهاش مخفی کرده است.
حتا دیگر حال و حوصله مصاحبه با خبرنگارهای جدید را هم ندارد. به نظر خودش دیگر جدیدترها حرفهایش را نمیفهمند و حرفهایش را گوش نمیدهند.
واقعاً چه میشود که اینگونه میشود؟
تختی فقط به واسطه چند مدال طلا نبوده است که تا به کنون نامش زنده است.
و نه تنها قدیمیها که ما جدیدترها هم با دیدن یک مغازه پر از عکسهای او، احساس خوبی پیدا میکنیم.
آنچه نام تختی را زنده نگهداشته است منش لوطیگری و جوانمردی و انسانیتی است که این روزها دور و برمان کمتر دیده میشود.
تختی ژن خوب نداشت. تختی از همان ژنهایی داشت که مردم عادی و خاکی دارند. برای همین در دلهای مردم عادی و خاکی هنوز زنده است.
پیرمرد از روزگار خسته است و طرحی از روزگار جوانمردان و لوطیان که عکسهای تختی نماد آن روزگار است را روی شیشههای مغازهاش گذاشته است تا نبیند که بیرون مغازهاش عدهای در حال دزدی و احتکار و اختلاس هستند.
او خودش را از روزگار جدید و تند و امروزی و مدرن ما جدا کرده است.
پایان پیام