مخمل و چخماق یک اثر تراژیک است

مخمل و چخماق یک اثر تراژیک است، از ویژگی‌های موسیقاییِ تراژیک برخوردار است و نگاه و جهانبینی تراژیک دارد.

پایگاه خبری گلونی داریوش شادیوند: مجال پرداختن به تراژدی در این وب‌نوشته نمی‌گنجد نخستین بار نیچه خسته از چیرگی خردورزی ناب سقراطی و نیز آموزه‌های مسیحیت جهان را از دریچه تراژدی و جهان‌بینی تراژیک تفسیرکرد.

سیطره خردورزی پساسقراطی که با دکارت، کانت، اسپینوزا. به اوج رسید، انسان مدرن را به انسان بدون اسطوره و هنر و به تعبیر پست مدرن‌ها دچار روان‌پریشی‌های بزرگ در زندگی می‌کرد.

مخمل و چخماق

نقد عقل مدرن و اخلاق مسیحیت نزد نیچه که خود در فضا و چارچوب‌های عصر روشنگری بیان شد تمامی فلسفه پس از نیجه را تحت تاثیر قرار داد که البته مورد بحث ما نیست.

در هر صورت به باور نیچه برای نجات تمدن غرب باید برای دیدگاه‌های مذهبی و فلسفی گذشته (خردورزی سقراطی و اخلاق مسیحی) جانشین شایسته‌ای پیدا کرد نگاه زیبایی شناسانه و رجعت به هنر تراژیک می‌توانست مهمترین ملجأ و پناه انسان مدرن باشد.

از ویژگی‌های موسیقایی هنر تراژیک که اساس و پایه این نگاه است که بگذریم وتقریباً روله نیسین از آن برخوردار است، نگرش حاکم بر این اثر تراژیک است.

در جهان‌بینی تراژیک «قهرمان» ناگزیر انتخاب است.

در موقعیت تراژیک بین دو فرد یا فرد و تقدیر یا فرد و نظام سیاسی یا فرد و خدایان تصادم ایجاد می‌شود.

در این برخورد قهرمان تراژیک نماینده فردیت انسانی و به ناچار متناهی و در برابر او قدرت نامتناهی (جامعه، خدا یا خدایان، نظام سیاسی…) قراردارد.

در تراژدی قهرمان از شخصیت فرهمندانه‌ای برخوردار است.

در سوگنامه روله نیسین زندگی در روایت راوی در شرایطی کاملاً عادی «گاه تلخ وشیرین» گاه پیروزی و شکست، گاه عزت وخواری، گاه دارندگی و گاه ناچاری سیر طبیعی خود را دارد البته تا آن سال سخت.

در تقویم مردم لر گاه نقاط عطفی وجود دارد که مبدا تاریخ قرار می‌گیرند و سال سخت می‌شود آغاز دورانی متفاوت، دوره سراسر رنج، دورانی که:

نهان گشت کردار فرزانگان
پراگنده شد کام دیوانگان
هنر خوارشد جادویی ارجمند
نهان، راستی آشکارا، گزند
شده بربدی دست دیوان دراز
به نیکی نرفتی سخن حزبه راز

در موقعیت تراژیک قهرمان در برابر تقدیر می‌ایستد. او بین پذیرش تقدیر و مرگ مختار است.

اما قهرمان تراژیک همیشه «نه مقدس» را می‌گوید.

در روله نیسین «یکونه» قهرمان تراژیک است.

او ناگزیر از انتخاب است. «یکونه ری ای بی ریو» یا «نه جای دش بیرم دس نه جای تا بپورنم پایام»…

یکونه به جنگ تقدیر رفته است.

او باید به تحقیرتاریخی یک ملت با مرگ و آوردن گل روشنا پایان دهد.

چراکه  زندگی شعله می‌خواهد… و در این پیکان

هستی سوز و سامان ساز، پری ازجان بباید تا فروننشیند از پرواز…

پایان پیام

کد خبر : 134227 ساعت خبر : 9:10 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=134227
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات