خالکوب آشویتس نوشته هدر موریس و داستان یک عشق آسمانی
خالکوب آشویتس نوشته هدر موریس و داستان یک عشق آسمانی
پایگاه خبری گلونی سمیه باقری حسنکیاده: اگر همه چیز در این دنیا حساب و کتاب داشته باشد، قطعا یک چیز حساب و کتاب ندارد. اگر هر کاری زمانی و هر نکته مکانی داشته باشد، این یک قلم نه زمان سرش میشود، نه مکان.
عشق را میگویم. اینکه کجای این جهان باشید و در چه حالی، اینکه در اوج خوشی باشید یا در قعر بدبختی، اینکه سالم باشید یا بیمار، اینکه به آینده امیدوار باشید یا خیر، هیچ فرقی نمیکند.
عشق آسمانی که بخواهد بیاید سرش را میاندازد پایین و بیتوجه به حال و روز جسم و روحتان خودش را میاندازد درست وسط این دل بیچاره و شما چون سربازی که تیر خورده است چارهای جز پذیرفتن این زخم کاری ندارید.
خالکوب آشویتس نوشته هدر موریس
میگویید نه! کتاب “خالکوب آشویتس” را بخوانید تا باورتان بشود در مخوفترین اردوگاه مرگ تاریخ هم میشود عاشق شد و به خاطر همین عشق زنده ماند.
آخر که را دیدهاید که وسط جنگی جهانی با بیش از ۵۰ میلیون کشته، وسط آشویتس عاشق شود و عاشق بماند و زنده بماند و با عشقش ازدواج کند و بعد از ۵۰ سال مهر از دهان بردارد و از عشقش بگوید.
“لالی سوکولوف” یا همان “لودویگ لیل آیزنبرگ” که در خانوادهای یهودی در اسلواکی متولد شده بود و در دوران جنگ دوم جهانی، برای حفاظت از خانوادهاش داوطلبانه به اردوگاه کار اجباری میرود و چون به چندین زبان تسلط داشته به عنوان خالکوب آشویتس انتخاب میشود، چون میترسیده که متهم به همکاری با نازیها شود تا ۸۰ سالگی سکوت اختیار میکند.
او تصور میکرده که با نگاه داشتن این راز و یا آنچه خود آن را “بار گناه” توصیف میکرده، از خانوادهاش محافظت میکند.
لالی پس از مرگ همسرش، گیتا، تصمیم میگیرد که این بار ۵۰ ساله را زمین بگذارد و بعد به دیدار عشقش برود.
در آوریل ۱۹۴۲، لالی در سن بیستوششسالگی به بزرگترین اردوگاه مرگ نازیها (آشویتس) منتقل میشود.
در آن زمان او از وقایع هولناک این اردوگاه در لهستان اشغالی مطلع نبود. در بدو ورود نازیها نام او را به این شماره تغییر دادند: ۳۲۴۰۷.
قرار بود او نیز مانند دیگران در ساخت بلوکهای مسکونی و گسترش اردوگاه کار کند اما مدت کوتاهی پس از رسیدن به آشویتس، به حصبه مبتلا میشود.
و دانشمندی فرانسوی به نام “پپان” که شماره شناسایی را روی بازویش خالکوبی کرده بود، از او مراقبت میکند و او را بهعنوان دستیارش زیر بال و پر خود میگیرد و علاوه بر خالکوبی به او میآموزد که چگونه سرش را پایین و دهانش را بسته نگاه دارد.
به او کیسهای از لوازم خالکوبی و کاغذی حاوی این کلمات داده میشود: Politische Abteilung. اکنون لالی به ناچار برای بخش سیاسی “اس اس” کار میکند.
او در خطر مرگ و تهمت دوستانش قرار میگیرد. او متهم به همکاری با دشمن میشود. و در این بلبشو عاشق میشود؛ عاشق زندانی شماره ۳۴۹۰۲.
و این عشق آسمانی میشود اساس نوشته شدن داستان خالکوب آشویتس.
درباره نویسنده کتاب
هدر موریس، نویسنده ای اهل نیوزلند است که اکنون در استرالیا زندگی میکند. او در طول سالها کار در بیمارستانی در ملبورن، به مطالعه و نوشتن نمایشنامه میپردازد و پس از مدتی، نویسندگی را به صورت تمام وقت پی میگیرد.
“هتر موریس” سه سال را صرف ثبت وقایع زندگی لالی قبل از مرگش در سال ۲۰۰۶ کرد. موریس میگوید: 《این مرد که در اردوگاه آشویتس خالکوبی میکرد، داستان زندگی خود را مخفی نگاه داشت زیرا بهاشتباه تصور میکرد نباید حرفی از آن بزند.
وحشت سه سال زندگی در اردوگاه کار اجباری، برای لالی یک عمر ترس و پارانویا بر جای گذاشت. تکمیل داستان زندگی او سه سال طول کشید. باید کاری میکردم به من اعتماد کند و این کار زمان میبرد. باید راضی میشد قدم در مسیر خویشتنبینی عمیقی بگذارد که برای نوشتن داستان به آن نیاز داشتیم》.
خالکوب آشویتس نوشته هدر موریس را نشر چترنگ در ۲۷۰ صفحه با قیمت ۳۳۵۰۰ تومان منتشر کرده است.
پایان پیام
کد خبر : 140507 ساعت خبر : 12:18 ب.ظ