چپ چرک و ماجرای همایون شجریان عزیز
چپ چرک و ماجرای همایون شجریان عزیز
به گزارش پایگاه خبری گلونی سیدعبدالجواد موسوی با انتخاب تیتر «چپ چرک و ماجرای همایون شجریان عزیز» برای مطلب خود نوشت: در همین تیتر مطلب تکلیف را روشن کردهام که اگر حوصله خواندن نداشتید بدانید از چه موضع و منظری میخواهم به این ماجرای احمقانه اخیر نگاه کنم.
آن که سودای عدالت در سر ندارد هر که هست و هر چه هست از آدمیت بهره چندانی ندارد و در بهترین حالت در زمره اولئک کالانعام قرار میگیرد اما آن که از عدالت دکان دونبش خودفروشی میسازد و وقاحت و دنائت را به جای دادخواهی عرضه میکند مصداق تام و تمام بل هم اضل است.
مدتهاست تصمیم گرفته بودم چیزی ذیل عنوان چپ چرک بنویسم و بگویم: اگر بسیاری از چپها انسانهای شریفی بودند که بیعدالتی و تبعیض را برنمیتابیدند و صادقانه و عاشقانه جان و مال و جوانیشان را فدای آرمانهایشان میکردند امروزه مردرندانی یافت شدهاند که با دعوی عدالتخواهی کاری جز تخلیه عقدههای حقیرانه خود ندارند.
بیهنرانی که در هنرمندان به چشم کینه و عداوت مینگرند و زبونانه در کمین نشستهاند تا اندک لغزشی از آنان سر زند بلکه فرصتی یابند به دشنه و دشنام از پایشان درآورند.
این موجودات چپنما که در حقیقت احوالاتشان یادآور این مصراع حکیمانه است: چپ آواز افکند و از راست شد، ویژگیهای غریبی دارند که مهمترینشان غریب کشی است. معمولاً به کسانی دشنام میدهند که حافظان وضع موجود نیز از آنها دل خوشی ندارند.
در پس و پناه قدرت پنهان میشوند و نعره هل من مبارز سر میدهند.
به کسانی حملهور میشوند که نه تنها هزینهای برایشان نمیآورد بلکه مفت و مجانی آنها را در مقام اپوزسیون مینشاند و تشویق و تایید بس بسیاران را در پی دارد.
چپ چرک اگرچه خودش یک روز هم مشقت و سختی یک کارگر را تجربه نکرده اما مدام از حق و حقوق کارگران دم میزند.
بیمناسبت و با مناسبت حق و حقوق یک فوتبالیست و هنرپیشه و مهندس و کارخانه دار را با حقوق یک کارگر مقایسه میکند و با ضرب و تقسیمهای کودکانه سعی میکند احساسات عوام الناس را برانگیزد و پروژه دوقطبی سازی چندش آورش را گسترش دهد.
تا آتش نفرت و کینه را در دل فرودستان شعلهور کند و خود از دور به تماشای جنگ و آشوب و نزاع میان بیگناهان بنشیند.
و کیست که نداند عدالت به معنای حقیقیاش نه برابری حقوق کارگر و کارخانهدار که قرارگرفتن هر چیزی در جای خویش است.
که رسیدن حق به حقدار است. که بهره بردن همه آدمیان از حقوق حقه و اولیه انسانی است.
حالا سوژه جدید این مدعیان چپ اندیشی جدید چیست؟
همایون شجریان و علیرضا قربانی.
دو هنرمند عزیزی که اگرچه اهل فن حق دارند و میتوانند و باید درباره آثارشان چند و چون کنند اما با هیچ گز و معیاری مسحق این همه بیمهری و بیادبی نیستند آن هم صرف این که برای تبلیغ آلبوم جدیدشان پا به یک ساختمان مجلل گذاشتهاند.
من نه پا به آن ساختمان گذاشتهام و نه اصلا میدانم آن خراب شده کجاست و شاید اگر در مقام مشاوره از من میپرسیدند که چنین مکانی برای تبلیغ آلبوم مناسب است یا نه، با آن مخالفت میکردم اما آن مکان هرجا هست و متعلق به هرکس این میزان عصبانیت و متورم شدن رگ گردن معنا نمیدهد.
همایون شجریان و علیرضا قربانی نه فرهاد مهرادند و نه فریدون فروغی.
خودشان هم چنین داعیهای ندارند. علم مبارزه با سرمایهداری و حمایت از رنجکشان را هم بر دوش نگرفتهاند.
دو خوانندهاند با متر و معیارهای هنری مقبول و مورد عنایت مخاطب عام و تا حدودی خاص. توفیقی که هنرمندان اندکی به آن دست مییابند.
لگد و لجن پراکنی به سمت آنها نه تنها هیچ ربطی به عدالت خواهی ندارد بلکه عین بیعدالتی است و امداد رساندن به ابتذالی که از شش جهت بر ما باریدن گرفته است.
پایان پیام
کد خبر : 141211 ساعت خبر : 8:19 ب.ظ