گلونی

پیام محمود دولت آبادی را ول کرده‌اند و دنبال صحبت‌های برادر او هستند

پیام محمود دولت آبادی را ول کرده‌اند و دنبال صحبت‌های برادر او هستند

پیام محمود دولت آبادی را ول کرده‌اند و دنبال صحبت‌های برادر او هستند

پیام محمود دولت آبادی را ول کرده‌اند و دنبال صحبت‌های برادر او هستند

پایگاه خبری گلونی؛ راضیه حسینی: این روزها بازار اعتراض به عقاید حسابی داغ است.

این میان یکی از اعتراضات، بسیار جالب و کمی هم طنزگونه بوده و احتمالاً معترضین روحیه طنازی داشته‌اند که این جملات را گفته‌اند.

قضیه از این قرار است که بعد از پخش پیام محمود دولت‌آبادی در سوگ شهید قاسم سلیمانی، عده‌ای طلبکارانه گفتند: «شما که میاین صحبت‌های دولت آبادی رو می‌ذارین چرا صحبت‌های داداشش رو نمی‌ذارین؟!»

خدمت دوستان معترض عزیز باید عرض کنم که معمولاً در بازتاب نظرات افراد مختلف، آنها که معروفیت و محبوبیت خاصی دارند و جزو چهره‌های ماندگار یک کشور به حساب می‌آیند، بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند و این موضوع در همه دنیا امری کاملاً طبیعی است.

مثلاً شما تا به حال دیده‌اید کسی صحبت‌های داداش برد پیت را (مثال عرض کردم حالا نروید دنبال داداش برد پیت بگردید و بعد بگویید او تک فرزند بوده است.) انعکاس بدهد؟

یا چنین تیتری در یک روزنامه زده شود: «نظر عمه آنجلینا جولی درباره فلان اتفاق کشور».

روزنامه‌نگار و خبرنگار وظیفه دارد پیام شخصیت‌های مهم را بازتاب بدهد، دیگر با برادر و فامیل‌های سببی و نسبی آنها کاری ندارد که چه می‌گویند و چه نظری دارند.

تنها درموردی که راجع به ارثیه فامیلی و تقسیم آن حرفی به میان بیاید صحبت‌های برادر و بستگان درجه اول شخصیت مورد نظر اهمیت پیدا می‌کند که فعلاً موضوع بحث ارثیه پدری نبوده است.

ضمن احترام به تمامی معترضین خواهشمندیم از این به بعد روی پیام‌هایی که می‌فرستید کمی دقت کنید و لااقل یک مشابه خارجی‌اش را بیاورید تا ما هم از این به بعد قبل از بازتاب صحبت‌های شخصیتی معروف دنبال فامیل‌هایش بگردیم که چه گفته‌اند و چه نظری دارند، بعد پیام ایشان را بگذاریم تا یک وقت خدای نکرده موجبات تکدر خاطر معترضین عزیز را که منتظر هستند یک چیزی بگویند و فقط ساز مخالف بزنند فراهم نکنیم.

یادداشت محمود دولت آبادی در روزنامه ایران در سوگ شهادت سردار سلیمانی:

به پا گر خَلَد خارى آسان برآید-
چه سازم به خارى که در دل نشیند!

از لحظه‌اى که خبر فاجعه ترور سردار قاسم سلیمانى را شنیدم، مفهوم این عبارات بالا ذهنم را رها نمى‌کند:

چه سازم به خارى که در دل نشیند؟ و ازخود مى‌پرسم آیا این است سرنوشت همه فرزندان شایسته این آب و خاک، با هر اندیشه و هرگرایشى؟ انهدام؟

بارى… ایران بار دیگر یکى از فرزندان شایسته خود را با دریغ تمام، از دست داد.

شخصیتى که سدٌى سترگ در برابر خون آشامان داعش برآورد و مرزهاى کشور ما را از نکبت حضور آنان ایمن داشت.

من نیز در اندوه عمیق از دست دادن آن انسانى که شخصاً دورادور دوست مى‌داشتمش، سوگوارم.

پایان پیام

خروج از نسخه موبایل