گلونی

ابراهيم خروج نکرد؛ نظر محمد فاضلی استاد دانشگاه در مورد فیلم جدید ابراهیم حاتمی‌‎کیا

ابراهيم خروج نکرد

ابراهيم خروج نکرد

ابراهيم خروج نکرد؛ نظر محمد فاضلی استاد دانشگاه در مورد فیلم جدید ابراهیم حاتمی‌‎کیا

به گزارش پایگاه خبری گلونی محمد فاضلی – عضو هيئت علمی دانشگاه شهيد بهشتی در مورد فیلم خروج ابراهیم حاتمی‌کیا نوشت:

جمعه هيجده بهمن هزار و سيصد و نود و هشت، در جشنواره سی و هشتم فيلم فجر، فيلم «خروج» اثر ابراهيم حاتمی‌کيا را ديدم، اما قبل از نوشتن درباره «خروج»، بگذاريد نقبی بزنم به شش سال قبل، وقتی جلسه سخنراني ايمانوئل والرشتاين (۲۰۱۹-۱۹۳۰)، جامعه‌شناس بزرگ آمريکايی (مؤلف بيش از سي کتاب) در مرکز بررسی‌های استراتژيک رياست جمهوری تمام شد.

پرسش و پاسخ با والرشتاين تمام شد و احساس‌ام اين بود که اين مرد بزرگ انديشه بايد حرف‌های پيچيده‌تر و مهم‌تری می‌زد و به يکی از حاضران چيزی نزديک به اين گفتم:

حرف‌هايش ساده نبود؟ پاسخ داد، حرف آدم‌هايی مثل والرشتاين اول به نظرت ساده می‌رسد، مدت‌ها می‌گذرد و در جريان رخدادها درمی‌يابی که چه حرف‌های مهمی گفت و به عمق‌شان پی می‌بری.

ابراهيم خروج نکرد

سه سال طول کشيد تا معنای گفتار ظاهراً ساده والرشتاين را دريابم.

برداشت اولم از «خروج» سادگی و دور بودن از سابقه درخشان فيلم‌سازی حاتمی‌کيا بود.

من او را با روبان قرمز، ارتفاع پست و آژانس شيشه‌ای می‌شناختم.

گويی او از سنت خودش خروج کرده و فيلمی دم‌دستی ساخته بود. ساده و دور از سنت حاتمی‌کيا به نظر می‌رسيد، اما دو روز است روايت به‌ظاهر ساده‌اش دست از سرم برنمی‌دارد.

ابراهيم حاتمی‌کيا به اندازه اخلاق گاه تندش به هنگام مواجهه با خبرنگارها و منتقدان – که کاش تند نبود – در هشدار دادن به قدرت هم تند است، خواه گوينده‌اش حاج‌ کاظم آژانس باشد يا «رحمت بخشی» در فيلم خروج.

قصد ندارم درباره نمادسازی‌های فيلم «خروج» بنويسم.

«خروج» عين حرف‌های والرشتاين مي‌ماند، مدتی زمان می‌خواهد – شايد تا وقتی ديگر که فضا برای گفتن و نوشتن درباره‌اش حتی برای خود ابراهيم حاتمی‌کيا مساعدتر باشد – تا نمادهايی که حاتمی‌کيا کنار هم رديف کرده، آشکار و معنادار شوند.

فکر می‌کنم او دقيقاً به همين دليل در کنفرانس خبری بعد از نمايش فيلم، استوار می‌گفت به اندازه همه ديگر فيلم‌هايش درباره «خروج» فکر کرده و آن‌ را دوست دارد.

حاتمی‌کيا فيلم را با حمایت سازمان هنری و رسانه‌ای اوج ساخته است، و اين سازمان به جريان خاص اصولگرای وابسته به يک نهاد نظامی تعلق دارد، اما خروج سفارشی نيست و اين خود حاتمی‌کياست که فيلم ساخته است.

تصور می‌کنم حاتمی‌کيا سخت کوشيده روايت تصويری جامعه‌ای صبور، ناراضی، کم‌اعتماد و معترض را در خروج به تصوير بکشد.

حاتمی‌کيا اين بار صريح و دوباره با قدرت حرف زده است، همان گونه که قبلاً هم چنين کرده بود.

ابراهيم حاتمی‌کيا اين بار بيشتر نقش «کنشگر مرزی» را ايفا می‌کند.

کنشگری که در بين گفتمان خودی‌های قدرت جايی دارد، اما تسخير نشده است؛ و رو در رو با قدرت، از جانب مردم و برای ايشان سخن می‌گويد. او اين بار مردم را کف جاده به تصوير کشيده است.

ابراهيم خروج نکرده، سفارشی هم نساخته؛ ولی «خروج‌»اش را جدی بگيريد، دیدنی است.

پایان پیام

خروج از نسخه موبایل