هسته سخت توسعه و مسير کلنگ‌انديشی در ایران

هسته سخت توسعه

به گزارش پایگاه خبری گلونی محمد فاضلی در کانال تلگرامش نوشت: راحت‌ترين بخش تلاش برای نوازنده موسيقی شدن، خريدن ساز است. شما سازهای زيادی ديده‌ايد که گوشه خانه اين و آن افتاده‌اند، اما خريدار هيچ وقت نوازنده نشده است. راحت‌ترين بخش ورزشکار شدن هم خريدن لوازم ورزشی است.

 داستان را می‌شود در چهار کلمه خلاصه کرد:

«سخت و سهل؛ نرم و سخت»

ساز که می‌خريد، سخت‌افزاری است که برای خريد بهترين نوع آن فقط پول خيلی بيشتری احتياج داريد، اما اگر پول داشته باشيد، سهل است. نوازنده شدن اما نيازمند کار نرم‌افزاری است. نرم نرم بايد بدن و ذهن را با ريتم هماهنگ کنيد، تئوری موسيقی بياموزيد و زحمت بکشيد. همين بخش نرم خيلی سخت است.

هسته سخت توسعه

 پول که داشته باشيد، می‌توانيد کارخانه وارد کنيد، جاده بکشيد، هواپيما و کشتی بخريد، وزارتخانه تأسيس کنيد و مدرسه‌های زياد بسازيد.

اين‌ها همه لُجستيک يا پشتيبانی و تمهيد کردن وسيله است. اين‌ها کار سخت‌افزاری اما راحت توسعه يا همان بخش «سخت و سهل» و البته گران توسعه است.

مسأله از وقتی آغاز می‌شود که قرار است صدها هزار معلم به ميليون‌ها دانش‌آموز درس بدهند.

مدرسه (ساز) هست، روش مناسب آموزش، در نظر گرفتن ويژگی‌های يادگيرنده، خلاقيت نوآموز و … همه نرم‌افزاری هستند و فناوری مشخصی هم ندارد. ساخت مدرسه فناوری مشخص ساخت‌وساز دارد، اما فناوری آموزش مشخص نيست.

ساخت هواپيما فناوری مشخصی دارد اما رساندن شرکت هواپيمايی به نقطه‌ای که هواپيماهای چندده يا چندصد ميليون دلاری‌اش بيشترين ساعات پرواز با نرخ اشغال صندلی بالا داشته باشند و به سوددهی برسد، فناوری مشخصی ندارد. يادگيری در دانشگاه، سياست‌گذاری در وزارتخانه، اصلاح رانندگی مردم و خلاقانه کار کردن در کارخانه نيز همگی «نرمِ سخت» هستند.

خريد هواپيما (سخت و سهلِ گران) نيازمند مذاکره وزارتخانه يا شرکت هواپيمايی با شرکت هواپيماسازی و تأمين مالی يک بانک است؛

اما بالا بردن ساعات پرواز و کيفيت خدمات هواپيمايی، نيازمند ارتباط‌گيری با هزاران کارمند، ميليون‌ها مسافر، يادگيری مهارت‌های بسيار از خلبانی تا ميهمانداری توسط هزاران نفر، و تصميم‌های متعدد است.

کار انسانی، نيازمند هماهنگی، خلاقيت و توأم با عدم قطعيت‌های متعدد است.

 دانشگاه ساختن سخت و سهلِ گران، اما توسعه علمی نيازمند کار نرم‌افزاری صدها عضو هيئت علمی، انگيزه دادن به آن‌ها، انگيزه‌دار ساختن هزاران دانشجو، هماهنگ کردن دانشگاه، صنعت، مراکز تحقيقاتی خصوصی، تأمين مالی، تضمين آزادی علمی و استقلال دانشگاه است.

اين‌ها با پول تنها حاصل نمی‌شوند و فناوری هماهنگ کردن دانشگاه با صنعت هم ثابت شناخته‌شده‌ای نيست و در هر محيط اجتماعی، سياسی و اقتصادی تغيير می‌کند.

نتيجه‌گيری

ما در سال‌هايی که پول نفت زياد داشتيم و با بهره‌کشی مخرب از طبيعت ايران، هزينه کار «سخت و سهلِ گران» ايجاد خيلی زيرساخت‌های سخت را فراهم کرديم. اين سخت‌افزارها به ما توهم توسعه داده‌اند.

همه ابزارهای زندگی ما – خودرو، گوشی، وسايل خانگی، وسايل حمل‌ونقل، مواد ساختمان‌ها، جاده‌ها، شبکه اينترنت، ساختمان دانشگاه‌ها و مدارس و …

به‌طور ميانگين نه در همه کشور، بهتر از آن چيزهايی هستند که در دهه‌های گذشته داشتيم، اما احساس می‌کنيم کاري پيش نمی‌رود و ظرفيت حل مسأله زياد نيست. انگار به جای سفت خورده‌ايم.

ما «ساز خريده‌ايم» اما نوازنده شدن دانش، رويکرد، مهارت و جهت‌گيری ديگری می‌خواهد.

يک پله بالاتر می‌روم. ساختن ساز نجاری می‌طلبد، اما نوازندگی و توليد موسيقی خوب از جنس ساخت‌وساز نيست؛

نظريه، ريتم‌خوانی، هماهنگی بدن و ذهن، پرورش احساس، غليان عواطف؛ و هماهنگی بسيار زياد بين چندين نوازنده در قالب يک گروه موسيقی را می‌طلبد.

کلنگ‌ به دست‌ها و دست به آچارهايی که جاده و هواپيما می‌سازند، استاتيک و مقاومت مصالح که به‌کار ساختن ساختمان و سازه می‌آيند، و پول و جرثقيل که براي تهيه سخت‌افزارها ضروری‌اند؛ همه لازم‌اند اما نه براي مرحله «نرمِ سخت» توسعه.

ما به جای سفت توسعه رسيده‌ايم؛ مرحله‌ای که بايد کار «نرم سخت» کرد. انديشه‌های نو (عمدتاً از جنس فلسفه، سياست، علوم اجتماعی، مديريت و …)، مهارت‌های جديد (از جنس گفت‌وگو، مذاکره و هماهنگی و قابليت‌سازی)، جلب مشارکت و … می‌خواهيم.

 ادامه اين مسير کلنگ‌انديشی، بتنم‌حوری و آچار‌به‌دستی، يعنی ماشين‌ها، موبايل‌ها و وسايل زندگی بهتر می‌شوند اما ناراضی‌تر شده و احساس می‌کنيم سخت گير افتاده‌ايم، کاری پيش نمی‌رود.

پایان پیام

کد خبر : 148632 ساعت خبر : 10:42 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=148632
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات