پیام استاد علی اکبر شکارچی به مناسبت درگذشت استاد دکتر سید مصطفی سعیدی
به گزارش پایگاه خبری گلونی استاد علیاکبر شکارچی پس از فوت استاد دکنر سید مصطفی سعیدی پیامی منتشر کرد:
جهان کشت زاری است با رنگ و بوی
در او مرگ و عمر،آب و، ما کشت اوی
شکاریم یک سر همه پیش مرگ
سر زیر تاج و سر زیر ترگ
بسیار متأسفم که دگر باره، ستارهای پر فروغ از آسمان هنر و فرهنگ ایران زمین: «آسید مصطفی سعیدی»، در ناباوری خاموش شد و اهالی فرهنگوهنر و مردم لرستان را در سوگ فرو برد.
سرزمین لرستان همواره مهدِ حماسه و دلیری بوده است و به همین سبب مردمانش اُنس و الفتی دیرینه و پاینده با شاهنامهی حکیم توس و یلان نامدارش داشتهاند.
بیدلیل نیست که شاهنامهخوانی و شاهنامهخوانان نزد آنان از قرب و منزلتی فراوان برخوردار بوده و هستند.
استاد زنده یاد «آسید مصطفی سعیدی» پرورش یافتهی مکتب و اندیشههای انسانسازِ فردوسی بزرگ بود.
او یکی از شایستهترین راویان حماسههای این گنجینهی کهن ایران زمین است، که با تعهدی عاشقانه، عمر خود را بر پای ترویج و آموزش آموزههای فردوسی نامدار نهاد .
پیام استاد علی اکبر شکارچی به مناسبت درگذشت استاد دکتر سید مصطفی سعیدی
از دیر باز شاهنامهخوانی نزد مردمان زاگرس نشین، با سه شیوه متداول بوده است. یکی؛ روخوانی نامهیباستان، بدون آهنگ.
دوم؛ خواندن شاهنامه به طرزی آهنگین، که خوانندگان بر پایهی مقامات لری و بختیاری میخواندند و سوم؛ نقالی، که آمیزهای است از دو شیوهی ذکر شده، بهعلاوهی استفاده از حرکات بدنی و نشان دادن شخصیتها در موقعیتهای مختلف داستان است.
استاد فقید «آسید مصطفی سعیدی»،با نبوغی خارقالعاده، از هنر نقالی برای روایت داستانهای شاهنامه بهره میبرد.
او سخنوری بی بدیل، تصویرسازی بیهمتا و چیرهدست و آوازخوانی سحرآمیز بود، که در کمال استادی حماسههای شاهنامه را ساحرانه در برابر چشمان مخاطبانش تجسم میبخشید.
خداوندگار ادب فارسی، به او توانایی و استعدادی داده بود تا با تجسم پیروزی و شادمانی پهلوانان، حضار را غرق در شادی و هنگام درغلتیدنِ «گَوِ» نامداری به خاک، بینندگان و شنوندگان مجلس نقالی خود را در اندوهی عمیق فرو میبرد و این هنری است ناب، هنری که از یک هنرمند خلاق و نابغه برمیآید.
هنر نقالی و شاهنامهخوانی از نسلهای بسیار دور، به شکل سینه به سینه و بطور شفاهی مثل رودهای سزار و سیمره وکشکان در این سرزمین جاری بوده است.
نقالی هنری است، که بیواسطه به مخاطب عرضه میشود و انسان رو در روی انسان، به نمایش میگذارد. از این رو این هنر تأثیرات عمیقی بر مخاطب میگذارد.
دریغ و درد که چنین استاد هنرمندی، آنقدر که او در این سرزمین کشت، آشفتگی این دوران مجال نداد تا برداشت و رویش کند و بالندگی هنر خود را ببیند.
هجوم سینما، تلویزیون و فضای مجازی بر هنر نقالی سایهای سنگین افکند و دایرهی علاقهمندانش را محدود کرد.
افسوس و صد افسوس که امروز، بخش عظیمی از گوهر بیهمتای هنرِنقالی را با کالبدِ «آسید مصطفی سعیدی»، مانند پارهای از تن خود، به خاک میسپاریم.
بیتردید آثار به جای مانده از ایشان و طومارهایی که در چند هزار برگ و سه مُجلد منتشر کرد،
برای همیشه بهعنوان منبع آموزش نسلهای آینده خواهد گرفت و نامشان تا همیشه ماندگار خواهد ماند.
من برای آن بزرگمردِ هنرمند و شاهنامهپژوه، آرامش روح میطلبم و ضمن همدردی با خانواده و بازماندگان محترم ایشان، به جامعهی هنری ایران و مردم عزیز لرستان تسلیت میگویم.
بدرود ای مرد صبور و بیادعا، بدرود ای پرورش یافتهی مکتب فردوسی. بدرود ای بزرگمرد عاشق و نغمهخوان.
علی اکبر شکارچی
سوم اسفند ۱۳۹۸ تهران ـ لواسان
پایان پیام