گلونی

یک دانشجوی علوم پزشکی به مسافران نوروزی نامه نوشت

یک دانشجوی علوم پزشکی

یک دانشجوی علوم پزشکی

یک دانشجوی علوم پزشکی به مسافران نوروزی نامه نوشت. نامه‌ای به مسافران، از طرف یک دانشجوی علوم پزشکی

پایگاه خبری گلونی امیر حسین دولتی: هم‌وطن سلام. سفر خوش گذشت؟ به سلامت برگشتی؟ خدایی نکرده مشکلی که برایت پیش نیامد؟

نامه یک دانشجوی علوم پزشکی

خب خدا را شکر که سالمی. دوست نداشتم خون از دماغت بی‌آید. مطمئنم این روزها، عزیزانت منتظر بودند تا تو برگردی. دلم نمی‌خواهد چشم کسی به در خشک شود.

خب از سفرت بگو. خوب بود؟ آن طور که می‌خواستی شد؟ ناهار و شامت چطور بود؟ جوجه را به بدن زدی؟ با دوغ محلی؟ قلیان چی؟ کشیدی؟

من خودم قلیان نمی‌کشم ولی شنیده‌ام در سفر طعم دیگری دارد. راستی با دود حلقه درست کردی؟

ای کاش عکس هم می‌گرفتی. خب خاطره می‌شود. از نوروز امسال همین چند عکس برایت به یادگار می‌ماند.

حیف نیست چند سال بعد خاطراتت را مرور کنی و از این سفر خاطره‌ای نداشته باشی؟

مثل دوستان من خاطره بساز؛ دوستانم که در بیمارستان کار می‌کنند را می‌گویم، از خودشان عکس می‌گیرند تا چند سال بعد وقتی که با فرزندانشان آلبوم را ورق می‌زنند، به آن‌ها بگویند: ببین عزیزم، این‌جا چهل و هشت ساعته که نخوابیدم، دقیقا یه ماه هم می‌شد که پدربزرگ و مادربزرگت رو ندیده بودم. اینم منم، این کبودی‌های روی صورتم رو می‌بینی؟

چیزی نیست جای ماسکه، راستی این خانم رو ببین کنار من ایستاده؛ همکارم بود.

یادمه قرار بود آخر اون ماه با نامزدش عروسی کنه.

می‌گفت هنوز هیچی نشده بابام به شوخی بهم می‌گه دخترم با روپوش سفید رفتی دانشگاه، با لباس سفید هم بری سر خونه و زندگیت. همون هم شد؛ یه هفته بعد با لباس سفید بردنش.

پایان پیام

خروج از نسخه موبایل