مکتب صمدیه و انگشت بیقرار چه بر سر مردم ما در این دوران آورده است؟
به گزارش پایگاه خبری گلونی محمد فاضلی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی نوشت: آنها که همسن من هستند و نسلهای قبل از من که فیلمهای دهه چهل و پنجاه شمسی را دیدهاند و به یاد دارند، شخصیت «صمد آقا» را به یاد دارند.
مکتب صمدیه و انگشت بیقرار
صمد با بازی «پرويز صياد» شخصيت اصلي مجموعه فيلمهايی است که اغلب خود پرويز صياد کارگردان و نويسنده آنها بوده است، فيلمهايی نظير «صمد به مدرسه میرود»، «صمد آرتيست میشود»، «صمد خوشبخت میشود».
من قبلاً هم نوشتهام که صمد آقا با انگشت به همه حمله میکند و به چشم افراد میزند.
انگشت صمد، اسلحه حمله به هر مهاجمی است که دنيای صمد را به رسميت نمیشناسد.
«صمد آقا» البته فقط یک شخصیت سینمایی نیست، یک گونه شخصیت هم هست.
حرکت تهاجمی «صمد آقا» در ناخودآگاه ذهن بسیاری باقی مانده است و در لحظات حساس، حرفهایی میزنند و کارهایی میکنند که جز «انگشت کردن در چشم مردم» – درست عین صمد آقا – هیچ معنا و کارکرد دیگری ندارد. اینها را واقعاً میتوان «اصحاب مکتب صمدیه» نامید.
اینها آدمهایی با تیپ، اندیشهها، تعلق سیاسی متفاوت و در سطوح مختلف هستند.
وجه مشترک همهشان این است که در اوج مشکلات و ناراحتی مردم، وقتی بیاعتمادی در اوج است و جامعه فقط به اعتمادسازی نیاز دارد، وقتی هزار نفر اهل فکر دارند کاری میکنند که مسألهای حل شود، وارد میشوند و انگشتی به چشم مردم میکنند تا دنیایشان تیره و تارتر از گذشته شود و اعصابشان به هم بریزد.
چند مثال را من میگویم بقیه را هم مخاطب خودش در ذهن فهرست میکند.
درست وسط تلاشهای جمعی برای محدود کردن رفت و آمد به اماکن مقدس که حتی مراجع و اکثریت روحانیت نیز از آن حمایت کردهاند، جمعی فکر میکنند باید ضریح و در و دیوار حرم را لیس بزنند.
این رفتار جز بدنامی برای اکثریت دینداران عاقل و عصبانی کردن مردم هیچ فایدهای ندارد. درست مثل بیدلیل انگشت زدن به چشم مردم عصبانی رهگذر در خیابان است.
درست در لحظاتی که صدای وزارت خارجه، جمعی از اقتصاددانان آمریکایی، سازمانهای حقوق بشری تا کادرهای سلامت ایران از دست تحریمهای آمریکا علیه ایران درآمده؛ یک مقام سابق و منصبدار دو سه ماه آینده، و کاندیدای ریاست جمهوری مینویسد که میخواهیم به مردم مستضعف آمریکا که در بحران کرونا گیر افتادهاند کمک کنیم اما تحریمهای آمریکا نمیگذارد. اگر انگشت در چشم مردم نیست، پس چیست؟
شکل کلی همه این گفتارها و کردارهای «صمد آقا»یی، یک جور است: درست در لحظاتی که مردم به شدت از وضعیت شدیداً نامناسب «متغیر الف» (مثلاً تورم، تحریمها یا مدیریت بیماری کرونا) شاکی هستند و نیاز به آرامش دارند، یکی از «اصحاب مکتب صمدیه» مثلاً میگوید «ما در زمینه مدیریت الف کاری کردهایم که اروپاییها حیران ماندهاند و دنبال این هستند که بدانند ما چه میکنیم» یا «اگر تحریمها اجازه میداد، کمکهای خود در زمینه متغیر الف را به آمریکا صادر میکردیم».
دکتر نمکی عزیز مژده داد خبرهای خوبی در راه است pic.twitter.com/TN0Wzjgk5R
— مینو minoo ?? (@shakibaminoo) March 31, 2020
من واقعاً میپرسم: آیا اصحاب این مکتب مشاور رسانهای ندارند؟ خبرها و فضای عمومی شبکههای اجتماعی را بررسی نمیکنند؟
در بین مردم نیستند که حال و روزشان را ببینند؟ از دو نفر مشاور نمیپرسند من این حرف را بزنم یا نزنم؟ از خانواده خودشان کسی نمیگوید چرا در این شرایط چنین حرفی زدی؟
عقلایی با هزار بدبختی و حرف تند شنیدن و پررویی کردن در مقابل سیل ناامیدی، تلاش میکنند چراغ امید به عقلانیت را روشن نگه دارند و چشم امید را در مردم کور نکنند، این اصحاب مکتب صمدیه از راه میرسند، انگشت به چشم مردم میزنند و دوباره مدتی سکوت میکنند و چند وقت بعد دوباره پیدا میشوند و انگشتشان را فرو میکنند.
اصحاب مکتب صَمَدیّه، خواهشاً این انگشت بیقرار را چند مدت غلاف کنید تا اعصاب مردم راحتتر باشد. چرا از میان همه سینمای دهه چهل و پنجاه فقط عاشق صمد آقا شدهاید؟
هر بار که شما انگشتات را فرو میکنی، آن کورسوی امید هم کور میشود. چشم مردم درد میکند، شما کورش نکنید.
پایان پیام
کد خبر : 153697 ساعت خبر : 3:11 ب.ظ