گل پیرگیاه زیباییاش را جار نمیزند
پایگاه خبری گلونی انوشه میرمجلسی: چند روز پیش رضا جان پرسید «میدونستی اسم این گلهای زردرنگی که همه جا هست چیه؟» گفتم «گلهای زرد وحشی، گلهای خودرو… گلهای بیهیاهو».
من در عالم خودم بودم و نامهای شاعرانهام اما رضا ادامه داد «اسمشون پیرگیاه بهاریه. از خانواده کاسنی. از بلندترین نقاط ایران تا پستترین زمینها این گل دیده میشه. دکتر آخانی بهش میگه «گل ایران»، از بس که همه جا هست».
گل پیرگیاه
اسم قشنگی بود. اما من گل زرد وحشی رو بیشتر دوست دارم. حس بیتعلقی خوبی داره.
امروز که چشمم دوباره بهشون افتاد، خوب نگاهشون کردم. فکر کردم چندین و چند ساله همه جا هستن. بدون باغبون. بدون کود، گلدون و رسیدگی.
با بهار از راه میرسن و بیدریغ عشق میدن به رهگذرها. البته اگه رهگذرها نگاهشون کنن. اگه وسط بدوبدوهاشون چشمشون بهش بیفته!
من عاشق این گلم. هر سال هر جایی که باشه، مکث میکنم برای تماشاشون. حس میکنم وظیفهای دارم برای این مکث و تماشا.
من عاشق این گل نجیبِ بیهیاهوی همیشه همراهم. نه زیباییاش رو جار میزنه، نه برای دیده شدن خودش رو تلف میکنه. نه سر کسی منتی داره.
اینقدر نجیب و رهاست که اگه چشممون به خوب دیدن عادت نکرده باشه، به راحتی میتونیم نادیدهاش بگیریم.
بعضی آدمها هم دقیقا همینطورن. همیشه هستن و خیلی وقتها به چشم نمیان. چون به خوب دیدن عادت نکردیم…
پیرگیاه یا زلف پیر گياهى علفی، يکساله، دوساله و يا به ندرت چندسالهای است و به ارتفاع ده تا شصت سانتیمتر است.
ساقه آن منشعب و يا منفرد، گوشتی، شياردار و کم و بيش کرکدار است.
برگها به رنگ سبز روشن با رگبرگهایی به طور جزیی متمايل به قرمز، متناوب، خطى و سينوسی، لوبدار و يا شانهاى شکافته، به طول ۵/۲ تا ۱۰ سانتیمتر و عرض ۳/۱ تا ۸/۳ سانتیمتر و با حاشيهاى که داراى دندانههاى نوک تيز است و ممکن است همانند ساقه کرکدار و يا بدون کرک باشند.
پایان پیام
کد خبر : 163783 ساعت خبر : 12:58 ب.ظ