احمدینژاد نتوانست از استاد شجریان سواستفاده تبلیغاتی کنند
به گزارش گلونی حتما آخرین گفتوگوی محمود احمدینژاد را دیدهاید.
احمدینژاد همان احمدینژاد گذشته است. ویژگیهایش نه تنها تحلیل نرفته بلکه پرورش یافته و اکنون در نقطه متعالی خود قرار دارند.
او مثل خودش است و هیچکس شبیه او نیست.
همچنان میتواند در لحظه حرفهایی بزند که برق از سر شنونده بپرد و مخاطب را به هیچ میپندارد.
آنچنان در مورد آزادی در موسیقی و بهویژه استاد شجریان حرف میزند که به خودمان و هوش و حواسم شک میکنیم.
او اکنون مدافع آزادی موسیقی است و از استاد محمدرضا شجریان به نیکی یاد میکند.
او به دلیل همان ویژگیهای منحصر به فردش، راضی نمیشود و پا را فراتر میگذارد و آهنگ تفنگت را زمین بگذار با صدای شجریان که در سال ۸۸ منتشر شد را آرمان خود میداند.
اما گُل صحبتهایش به مذاکرات معاون و مشاورِ همهکاره و جنجالیاش رحیم مشایی با استاد شجریان برمیگردد که همایون شجریان را هم وادار به واکنش کرد.
احمدینژاد نتوانست از استاد شجریان سواستفاده تبلیغاتی کند
همایون در اینباره گفت: درباره این موضوع، پدر در شرایطی نیستند که صحبت کنند.
ملاقاتی که در مصاحبه به آن اشاره میکند، این تصور را پیش میآورد که پس از انتخابات ۸۸، دیداری با معاون اول رییس دولت نهم اتفاق افتاده و از سوی پدر هم هیچگاه به آن اشارهای نشده است.
در همینجا قویا چنین مطلبی را تکذیب میکنم.
به هیچ وجه اینگونه صحت ندارد.
او افزود: «خاطرم است در سال ۸۷ اواخر دوره اول دولت و پیش از انتخابات بعدی، ماجرایی که به نظر پدر برنامهریزی شده میتوانست باشد، عصبانیشان کرده بود.
پس از عمل جراحی ریه که عدهای از هنرمندان و بازیگران به دیدار و عیادت پدر میروند، یکی از هنرمندان پیشکسوت، با معاون یادشده سرزده وارد میشود و پدر متعجب از حضور ایشان، بر خلاف میل و به شرط ادب، سکوت میکنند و چیزی نمیگویند.
از جزییات خواسته ایشان بیاطلاع هستم، همینقدر میدانم که گویا پیشنهادهایی مطرح میشود که پدر با بیاعتنایی، با آنها مخالفت میکنند و ایشان جمع را ترک میکند.»
برخلاف تفکر محمود احمدینژاد مردم شاید خسته و بیانگیزه باشند ولی فراموشکار نیستند.
یادشان هست که همین دولت با بزرگ سینمای ایران عزتالله انتظامی چه کرد. هنوز آن چهره غمگرفتهاش در مورد دوربین عکاسان چنگ به دلها میزند.
اما هوش ذاتی شجریان مانع از این شد که از او سو استفاده تبلیغاتی کنند و این صحبتهای احموینژاد خریداری ندارد و دستوپا زدن بیهوده است.
پایان پیام
نویسنده: محمد پورخداداد