کتاب پرنده های هلندی نوشته عباس عبدی را بخوانید
کتاب پرنده های هلندی نوشته عباس عبدی را بخوانید
به گزارش گلونی کتاب پرنده های هلندی نوشته عباس عبدی را نشر چشمه منتشر کرده است.
میتوانید نسخه الکترونیک این کتاب را در فیدیبو بخوانید.
داشتند چیزی میخوردند. بیشتر غذا را ته بشقابش گذاشته بود. فکر اینکه بخواهد شکمش را پر کند، فکر اینکه بگذارد این شام از گلویش پایین برود… باید میرفت دستشویی.
اگر میشد، اگر میشد همان جا بماند، اگر این روز لعنتی شروع نمیشد اصلاً… اگر کنده میشد… کاش میشد بخوابد…
کاش قطار خالی باشد ولی کسی بهمحض رسیدن به ایستگاه بیدارش کند و قطار بعدی را نشانش بدهد. کاش پریشب و دیشب را هم خانهی مرتضا میماند و میرفت پشت درخت بزرگ سیب پشت خانه، نزدیک نردهها و دیوار و چاه آب و انباری؛ مثل هربار از برفی که تازه بر زمین نشسته بود، مشتی برمیداشت و فشار میداد توی لیوان دستهدار بلند و با آب یا دوغ یا نوشابهای شیرین مخلوط میکرد.
مرتضا و مهری بهش میخندیدند. بهشان میگفت اگر شما هم تخم چشمتان درمیآمد وقتی مجبور بودید چند سال به جاده داغ و دراز و آسفالت خالی نگاه کنید… کاش همه طول شب، همه شبها، همانطور برف میبارید.
قسمتی از کتاب
تویی که می شناسمت
او نیست. رفته. دست برادر کوچک و دختر کوچکترش را گرفته و فاصله بلوار ساحلی تا سالن اسکله را آرام و تلخ طی کرده، با قدمهایی که از پشت شیشه خاک گرفته ماشین محکم به نظر میرسد.
رفته و هیچ هم برنگشته نگاه کند، ببیند که هیچ کس نیست در این اطراف که منم. نیست هیچ جز من، و باد سرشاخه نخلها و کنارها، کهورها و کَرَتها را تکان تکان میدهد، و اگر لختی هستم، لحظهای دیگر خاک و غبار نمیگذارد، ظهر نمیگذارد، آفتاب و آن بخار نمکدار آب نمیگذارند پیدا باشم.
هم از این روست که نمینویسم و نمیتوانم، نه نمیتوانم کلماتم، تکههای درد دلم را بگذارم کنار هم. از این روست که میلی به آب ندارم و شعری نمیخواهم بخوانم.
پایان پیام
کد خبر : 169309 ساعت خبر : 11:13 ب.ظ