ده کتاب برتر دنیا که اگر همین امروز آن‌ها را نخوانید خواهید مرد!

ده کتاب برتر دنیا که اگر همین امروز آن‌ها را نخوانید خواهید مُرد!

به گزارش گلونی برخی کتاب‌ها آنقدر مهم و اساسی هستند که حیف است آدمی در طول زندگی خود یکبار هم آن‌ها را ورق نزند.

اما تا به حال با چنین تیترهایی برخورد داشتید؟ همین‌ها که می‌نویسند ۱۰۰ کتابی که تا پایان عمر باید خواند، ۲۰ کتابی که زندگی شما را متحول خواهد کرد، ۱۵۰ کتابی که تا قبل از ۳۰ سالگی باید خواند و…

ده کتاب برتر دنیا

آدم این تیترها را می‌بیند و افسوس می‌خورد که چقدر کتاب وجود دارد و او آن‌ها را نخوانده است. دلش را غم می‌گیرد که چرا عمرش را به بطالت گذرانده است. غصه می‌خورد که نکند دلیل مشکلات زندگی‌اش، نخواندن همین کتاب‌ها باشد؟ ما با حسرت به افرادی که این کتاب‌ها را خواندند نگاه می‌کنیم و می‌گوییم خوش به حال‌شان. چقدر فهمیده و باسواد هستند.

حتماً این کتاب‌ها باعث شده زندگی ایده‌آل و سرشار از موفقیتی داشته باشند.

و بزرگترین سوالی که ذهن‌مان را درگیر می‌کند این است که ما تا امروز پس چه کار می‌کردیم؟ چرا حالا در آستانه ۳۰ یا ۴۰ سالگی یاد کتاب خواندن افتادیم؟

نکته اولی که باید به آن توجه کرد این است که هیچ انسانی وجود ندارد که همه کتاب‌ها را خوانده باشد.

اصلا همه کتاب‌ها ارزش خواندن ندارند. اما چرا ما همان چند کتاب معروف که ارزش خواندن دارند را هم نخواندیم؟ پاسخ‌های بیشماری به این پرسش می‌توان داد.

شاید پول و وقتش را نداشتیم، شاید درگیر مشکلات بودیم، شاید کسی نبود ما را راهنمایی کند و هزار شاید دیگر؛ اما تمام این دلایل، دلیل خوبی برای نخواندن کتاب نیستند. صدها فرهیخته و کتاب‌ خوان می‌توان مثال زد که هم از ما فقیرتر بودند و هم سرشان شلوغ‌تر است اما بالاخره کتابی که دوست دارند را پیدا می‌کنند و می‌خوانند. علاقه شرط اول و اصلی است.

شما اگر به خواندن کتاب علاقه داشته باشید، شده حتی از نان شب‌تان می‌زنید و کتاب‌تان را می‌خوانید. اما چرا ما در نوجوانی و جوانی یا بخشی از عمرمان به کتاب‌ خوانی علاقه نداشتیم؟

بالاخره ما آن دوران را به نحوی سر کردیم و افسوس خوردن در مورد آن سودی ندارد. اگر واقعاً به بطالت محض گذراندیم که حیف شده است اما اگر آن دوران را «زندگی» کردیم خیلی جای افسوس خوردن نیست.

ما آن روزگار را زندگی کردیم. زندگی خودش به صدها جلد کتاب می‌ارزد. ما آن دوران را گفت‌وگو کردیم، حرف زدیم، سفر رفتیم، به درددل‌های رفیق‌مان گوش کردیم، لبخند مادرمان را نگاه کردیم، موسیقی مورد علاقه‌مان را شنیدیم، سر آرمان‌هایمان جنگیدیم، دعوا کردیم، کتک خوردیم و هزاران تجربه تلخ و شیرین دیگر که هر کدام‌شان می‌تواند سوژه‌ی ده‌ها کتاب پرفروش شود.

پس خیلی نباید افسوس گذشته را خورد. حالا آن دوران گذشته است و می‌توانیم با خیالی آسوده بنشینیم و کتاب‌های مورد علاقه‌مان را بخوانیم. برای خواندن، هیچ وقت دیر نیست. می‌توان از امروز شروع کرد و تا یک سال دیگر تمام کتاب‌های معروف و مهم دنیا را خواند.

پایان پیام

نویسنده: محسن فراهانی