سفر به کودکی با رژلبهای نان سنگکی
به گزارش گلونی تصور کنید شرکتی یک میلیارد به شما که سلبریتی هستید پرداخت کرده تا در صفحه اینستاگرامتان ماتیک با عطر نان سنگک را تبلیغ کنید.
شما چطور این کار را انجام میدهید و چه مینویسید؟
این موضوع، تمرین کلاس طنز نویسی با رضا ساکی است که به صورت آنلاین در گلونی برگزار میشود.
برخی از مطالب شرکتکنندهها را با هم میخوانیم.
داشتم فیلم «توتفرنگیهای وحشی» هنرمند فقید، برگمان را میدیدم که ناگهان به یاد تجربهای افتادم و فکر کردم بد نباشد آن را با شما دوستان جان به اشتراک بگذارم.
اولین بار که تبلیغ رژلبهای نان سنگکی را دیده بودم، باورم نمیشد حقیقت داشته باشد.
فکر میکردم یک رژ لب فوق فوقش هنر کند و مزه توتفرنگیهای وحشی را بدهد.
تا اینکه دوستم زنگ زد و گفت خودش و کل فامیل و همسایه و دوست و آشناهایشان از این رژلب استفاده کردهاند.
همگی بدون استثنا با طعم نوستالژیک نان سنگک، انگار که سوار بر تونل زمان شده باشند، سفر کردهاند به روزهای خوش گذشته.
باورش سخت بود اما به امتحان کردنش میارزید.
فوراً زنگ زدم به نمایندگیاش. هنوز تلفن را قطع نکرده، زنگ خانه را زدند و این محصول جادویی را با یک بستهبندی فوقالعاده شیک و بینظیر جلوی درب منزل تحویل دادند.
در وهله اول این سرعت عملشان بود که من را حسابی شگفتزده کرد.
سپس این بستهبندی خارقالعاده که در عکس دوم مشاهده میکنید.
زدن این پاپیونهای یکاندازه کاری فراانسانی است که این شرکت به خوبی از عهده آن برآمده.
در نهایت اغراق نیست اگر بگویم از آن روز و از آن لحظهای که این رژلب نان سنگکی را روی لبهایم کشیدم، آدم دیگری شدهام.
سفر به کودکی با رژلبهای نان سنگکی
با هر زبانی که به لبهایم میزنم، سفر میکنم به روزهای خوش گذشته.
به عاشقیت در صفهای نانوایی، به خانه عزیزم و آبگوشتهای نهار جمعه، به نان پنیر هندوانههای عصر تابستان. به …
اگر شما هم دلتان یک بلیط دو طرفه به مقصد کودکیتان را میخواهد، این رژلب را امتحان کنید.
کسانی که من را از نزدیک میشناسند میدانند من اصلا اهل تبلیغ کردن نیستم.
صرفاً خواستم این تجربه شگرف را با طرفدارانم در میان بگذارم و آنها را با این محصول بینظیر و جادویی آشنا کنم.
چون از همین حالا دایرکتم پر شده از پیامهایی که تو را به جان جدت شماره نمایندگیهای این محصول را برایمان بگذار، شمارهاش را زیر همین پست گذاشتهام و همچنین اگر روی عکس نانسنگک بالا بزنید میبینید که همه نمایندگیها را دانه به دانه برایتان تگ کردهام.
آدرس وبسایت و باقی شمارهها را نیز استوری کردهام.
انسانیت و وظیفهشناسیام هم حکم میکند شماره خودم و چندتا از فامیلها و همسایههایمان را هم بگذارم تا اگر احیاناً نشد با نمایندگیها تماس بگیرید بتوانید از طریق ما این محصول را سفارش دهید.
پ.ن: حالا یکسری از خدا بیخبر بیوجدان تهمت میزنند که تبلیغ است.
پیشاپیش همهشان را واگذار میکنم به جدم.
الهی به کمرشان بزند که اینطور با آبروی یک هنرمند مردمی بازی میکنند.
پایان پیام
نویسنده: الهه خدابخشی