آسایشی که کرونا برای بنده آورد، لغو تحریم‌ها بعد از برجام نیاورد

آسایشی که کرونا برای بنده آورد، لغو تحریم‌ها بعد از برجام نیاورد

به گزارش گلونی اگر از شما بخواهند مانند دوران مدرسه انشایی با موضوع «تابستان خود را چگونه گذرانده‌اید» بنویسید چه خواهید نوشت؟

این موضوع، تمرین کلاس طنز نویسی با رضا ساکی است که به صورت آنلاین در گلونی برگزار می‌شود.

برخی از مطالب شرکت‌کننده‌ها را با هم می‌خوانیم:

سوال می‌پرسند که تابستان خود را چگونه گذراندید؟!

باید بگویم همان‌گونه که بهار خود را گذراندیم.

تابستان امسال ما از همان روز شیوع بیماری کرونا شروع شد.

اصلا هم سخت نبود. راستش بهترین روزهای عمر خود را سپری کردیم.

جوری می‌پرسند که انگار قبل از آن چگونه می‌گذراندیم؟! همین بود دیگر.

البته از حق نگذریم، تابستان بدون کرونا سخت‌تر هم می‌گذشت. پس بنده از همین تریبون، از ویروس کرونا تشکر می‌کنم.

مادرمان که از ما می‌خواست، همراه او به مجالس زنانه برویم. تا شاید فرجی حاصل شود و بانوی اول دربار وقتی از اسب سیاه پیاده می‌شود ما را برای تاج سری شاهزاده بپسندند؛ بعد از صعود قیمت جهیزیه نظرشان عوض شد.

حالا دیگر از موضع مادر را باید ببینند تا دختر را بگیرند، وارد می‌شوند. بعد از وضعیت قرمز هم که دیگر ستاد مبارزه با کرونا برای رعایت پرتوکل‌های بهداشتی فرمودند: «اصلا دیگر نیازی به دیدن مادر هم نیست. ما خودمان شاهزاده‌یاب اینترنتی داریم.»

کتاب‌های نخوانده را نه یک‌بار بلکه دو تا سه‌بار خواندیم. شاید با خود بگویید: «عجب آدم اسکل مآبی است. چرا یک کتاب را چندبار خوانده؟!»

پاسخش ساده است. زیرا ما انتخاب را برعهده‌ی کتابخانه‌هایمان می‌گذاشتیم. آن‌ها انتخاب می‌کردند، اما جیب‌مان همراهی لازم را به عمل نمی‌آورد.

این حجم از آسایشی که کرونا برای بنده آورد، لغو تحریم‌ها بعد از برجام نیاورد.

یکی دو ماه بعد از ورود غرورآفرین کرونا، بین مادر و پدرم سر اینکه جومونگ بعد از بانو سویا باید تن به ازدواج با این سوسانوی عفریته، می‌داد یا نه جنگ جهانی شکل گرفت. مادرم بعد از فتح گوگوریو تمامی کارت‌های بانکی پدرم را تصاحب کرد و وی را به بیرون مرزها، تبعید نمود.

اکنون هم کنترل تلوزیون و صد البته کولر، بدون جنگ و خون‌ریزی در ید پرتوان بنده مدیریت می‌شوند.

اوایل کرونا که هنوز داغ بودیم و گرانی به جان‌مان نرسیده بود؛ از این پفک‌هایی که عکس میمون روی جلدشان است، می‌خریدیم و با تف به هم می‌چسباندیم.

خیلی هم خوش می‌گذشت. اما وقتی گرانی ما را به سرحد گشایش رساند، پفک‌های دانه ریزی که روی جلدشان عکس ذرت است را جایگزین کردیم. هم سرگرم‌تر شده‌ایم و هم با مقاومت در برابر گرانی، دهان مسئولین را به صورت افقی آسفالت نموده‌ایم.

ما در تابستان شگفتانه‌های زیادی داشتیم.

ما که می‌گویم منظورم تمام کسانی است که بهای فطریه خود را به نرخ اینترنت پرداخت کردند.

چراکه قوت غالب ما اینترنت به حساب می‌آید. با افزایش قیمت بسته‌های اینترنتی، مقیدتر شدیم به جغد بودن. اینترنت نامحدود شبانه می‌خریدیم و تا جان در بدن داشتیم، فیلم دانلود می‌کردیم.

همراه دانلود فیلم، فیلم‌های شب قبل را هم می‌دیدیم. امروز به جایی رسیده‌ایم که می‌توانید بدون ذره‌ای ریسک بین ما و جناب فراستی مناظره‌ای برگزار کنید.

به شما اطمینان را می‌دهم که جوری مچش را بخوابانم که خیال کنید، رستمی سهراب را به خاک افکنده است.

خلاصه این‌که روزهای بکر و تکرار نشدنی‌ای را با کرونا در تابستان گذراندیم.

نه اینکه فکر کنید یک روز خوب در راه است. نخیر.

روزها افتضاح‌تر از هر روز می‌شوند، اما ما به مسئولین قول هر روز کرگدن‌تر شدن داده‌ایم. پس برای ادامه‌ تابستان، حتی پائیز و زمستان هم برنامه همین است.

پایان پیام

نویسنده: محبوبه برزیگر

کد خبر : 172353 ساعت خبر : 4:46 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=172353
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات