انیمیشن وقتی مارنی آنجا بود روایتی از تنهایی آدمها
انیمیشن وقتی مارنی آنجا بود روایتی از تنهای آدمها
به گزارش گلونی وقتی مارنی آنجا بود، در مورد تنهایی آدم است و آدمهای تنها.
آن بیچارههایی که هیچ دوستی ندارند و به همین خاطر، همهاش از یک چیزی که دقیقا معلوم نیست چه چیزی است، زجر میکشند.
قصه فیلم در مورد دخترکی به نام آناست که کلا یک موجود درونگراست.
از اینها که آدم میبینند و آرزو میکنند ای کاش کور بودند و کلا به فازشان نمیخورد که به چیزی واکنش نشان دهند.
مادرش هم نمیداند که این دختر چرا حال ندارد به چیزی واکنش نشان بدهد.
بنده خدا فکر میکند به خاطر این است که او را به فرزندی قبول کرده. انگار این چیزها خیلی ربط دارند.
مقداری هم ناسالم است؛ آسم دارد بنده خدا.
دکتر به او پیشنهاد میدهد مدتی به خارج از شهر برود و مدیتیشن کند تا حالش بهتر شود.
پس او هم میرود پیش فک و فامیلش توی روستا.
خانهای در آن روستاست که درخور پریان است و آدمها با زندگی کردن در آنجا، به ساحت خانه توهین میکنند.
ولی خب عدهای آنجا زندگی میکنند. عدهای هم قبلا آنجا زندگی میکردهاند.
این وسط یک آدمی هم باید باشد به نام مارنی.
چون به هرحال فیلم را به افتخار او ساختهاند. ولی آخر مارنی دیگر کیست؟
مارنی دخترک مرموزی است که قشنگ برای فیلمها ساخته شده.
انیمیشن وقتی مارنی آنجا بود روایتی از تنهایی آدمها
یک شب که آنا یواشکی به آن خانه درخور پریان رفته، یکهو مارنی را میبیند و مارنی از او میخواهد که رازش را حفظ کند.
شاید بخواهید بدانید که راز مارنی چه بود؟
باید بگویم که ما اسرار مردم را همینطوری بدون رضایت خودشان لو نمیدهیم.
اتفاقات دیگری هم میافتد. اتفاقاتی برای آنا میافتد و اتفاقاتی هم برای مارنی.
تا آنا بالاخره چیزهایی در مورد خانوادهاش میفهمد.
بله در سرزمین آنها آدمها میتوانند حتی در حالتی که به فرزندی قبول شدهاند، چیزهایی در مورد شجرهنامهشان بفهمند.
آخر فیلم یک طوری است که انگار همه احساس بهتری دارند.
آنا، مادر آنا، و سایر کسانی که آنها را در تهیه قصه یاری کردند.
چون به هرحال انیمیشن است و آخر انیمیشنها آدم حس میکند حس بهتری دارد.
پایان پیام
نویسنده: ساینا محمدیان
کد خبر : 173255 ساعت خبر : 4:28 ب.ظ