تابستان کرونایی خود را چگونه گذراندید؟
به گزارش گلونی اگر از شما بخواهند مانند دوران مدرسه انشایی با موضوع «تابستان خود را چگونه گذراندهاید» بنویسید چه خواهید نوشت؟
این موضوع، تمرین کلاس طنز نویسی با رضا ساکی است که به صورت آنلاین در گلونی برگزار میشود.
برخی از مطالب شرکتکنندهها را با هم میخوانیم:
امسال یکی از سختترین تابستانهای عمرم را گذراندم.
من شتری هستم که دم در هر خانه و مغازهای مینشینم.
اما امسال اصلاً شترسواری مزه نداد. اوضاع طوری بود که خودم هم تحمل خودم را نداشتم.
خودم از دست خودم کمرم خم شد، حتماً مردم تا الان له شدند.
امسال کرونا برایم رقیب سر سختی بود. دلم حسابی از دست کرونا پر است.
کرونا من را مجبور کرده که از سالهای قبل فعالتر باشم.
خب برای من و خانوادهام آسان نیست که در این گرمای هوا با رعایت پروتکلهای بهداشتی، ماسک و دستکش فعالیت کنیم.
قبلاً هر چند وقت یک بار روی یک وسیلهای دست میگذاشتیم و آن وسیله گران میشد.
ولی امسال هر لحظه روی کالاهای مختلف دست میگذاریم و هر بار باید دستمان را ضد عفونی کنیم.
ما هم میتوانستیم مثل خیلی پروژهها از جمله ثبات اقتصادی کار را تعطیل کنیم و در خانه زیر باد کولر با خیال راحت بنشینیم.
ولی ما جانمان را کف دست گرفتیم و در این روزهای کرونایی کنار مردم هستیم.
تابستان کرونایی خود را چگونه گذراندید؟
امسال تابستان به خاطر فعالیت بیش از حدمان بیشتر از همیشه فحش و نفرین نصیبمان شد.
البته مردم به ما فحش میدهند، ولی به ما وابسته هم شدند و بدون ما نمیتوانند نفس بکشند.
گرانی نمک زندگی است. همانطور که غذا بدون نمک مثل زهرمار می ماند، آدمها هم بدون ما زندگی بیمزه و یکنواختی را تجربه میکنند.
ما قویتر از همیشه آمدیم تا سختی کرونا را بشوییم و ببریم.
اگر مردم مدام بابت کرونا فشار را تحمل کنند، دچار افسردگی میشوند، ما آمدیم تا تنوعی ایجاد کنیم.
ما آنقدر گرانی را ادامه میدهیم تا روی کرونا را کم کنیم.
ما میخواهیم به کرونا ثابت کنیم که تو میکشی ولی ما زجر کش میکنیم.
ما کاری میکنیم تا کرونا دلش به حال مردم بسوزد و از صفحه روزگار محو شود.
کرونا چند بار ما را به میز مذاکره دعوت کرده تا توافق کنیم و به نفع او کنار برویم.
کرونا باید بداند ما خودمان را ارزان نمیفروشیم و شکستش میدهیم.
امسال تابستان ما تنها نبودیم. دستهای پشت پرده مثل همیشه خیلی به زحمت افتادند.
آنها امسال فعالتر از همیشه به ما دامن زدند. آنها مدام دستشان را ضدعفونی میکنند و مدام دستشان را بیست ثانیه میشویند.
بندگان خدا دستشان از شدت شست و شو پوست پوست شده.
در این تابستان یک ماجرای عشقی را تجربه کردم و با گشایش اقتصادی آشنا شدم.
نمیدانم کی و کجا عاشق هم شدیم. همه چیز داشت خوب و عاشقانه پیش می رفت که نرخ تورم یکدفعه خیلی بالا رفت.
خود من هم کمرم زیر هزینههای ازدواج خم شد. یعنی جوری بود که میخواستم زیر همه چیز بزنم.
خوشبختانه خود گشایش اقتصادی زیر همه چیز زد.
تابستان کرونایی خود را چگونه گذراندید؟
از روز اول قرار شد که من فعالتر باشم تا پدر کرونا را در بیاوریم و بعد که گشایش جان گرفت، من دورکاری کنم و او یک تنه اوضاع را بهتر کند.
گشایش میگفت که تضاد بینمان باعث میشود من گشادتر بشوم و انگیزهام بیشتر شود.
ولی چند روزی است که میگوید پشیمان شده، چون من شورش را در آوردم و زیر همه قرارها زدم.
او هر چه قدر هم گشاد شود بیفایده است.
خلاصه تابستان ما هم با گرما، فعالیت شبانهروزی، شکست عشقی، رعایت پروتکلهای بهداشتی و تلاش برای شکست کرونا گذشت.
ولی من مطمئنم به یاری خدا و دستهای ضدعفونی شده پشت پرده به زودی کرونا را شکست میدهیم.
پایان پیام
نویسنده: سمیه سامخانیان