جنگ شناختی و جنگی نامرئی با بینهایت سناریو
به گزارش گلونی و به نقل از وبسایت عصر هوشمندی دو مؤلفه «نامرئی بودن» و «نداشتن محدودیت در طراحی سناریو» از امتیازات ویژه جنگ شناختی است.
جنگ شناختی جنگی نامرئی است. نه نقشه آن معلوم است و نه آرایش نیروها در آن قابل مشاهده عینی است.
شوالیهها و سربازان این عرصه بدون هیچ محدودیتی وارد بخشهای مختلف ذهن حریف خود میشوند و مرکز فرماندهی اعمال و رفتارهای او را تحت اشغال و کنترل خود درمیآورند.
تا جایی که حتی کنشهای او را به نفع خود مصادره کرده و حریف خود را به مکمل بخشی از پازل خود تبدیل میکنند.
بسیاری از کشورها امروز به دلیل نداشتن درک درستی از مفهوم جنگ شناختی و قلمرو آن، به فراهم کردن زیرساختها و مستقر کردن سامانههای دفاعی و پدافندی در مرزها و نقاط استراتژیک این قلمرو بیتوجهاند.
همین امر موجب میشود دشمن بتواند بهراحتی و بدون مواجه شدن و مقابله با هیچ مرزبانی، وارد این قلمرو شود و بهراحتی کنترل مراکز فرماندهی و مراکز استراتژیک که همان قلمرو شناخت باشد را به دست گیرد.
علاوه بر نامرئی بودن، امتیاز دیگر جنگ شناختی داشتن بینهایت سناریو و عدم محدودیت از این لحاظ است.
در هر جنگی سناریوها و عملیاتهای احتمالی آن جنگ تقریبا مشخص و قابل پیشبینی است.
بهعنوانمثال در جنگ نظامی سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی و در کنار اینها یگانهای سایبری و جنگ الکترونیک و نهایتا عملیاتهای روانی پشتیبانیکننده عملیاتهای جنگی، عرصه جنگ را بهطورکلی تشکیل میدهند و یگانها و تیپهای انسانی، زرهی، الکترونیک و… نیز تقریباً مشخص و قابل شناسایی هستند.
درنهایت ترکیبی از این نیروهای مشخص، عملیاتها و سناریوهای جنگی را انجام میدهند.
اما در عرصه شناخت، بینهایت سناریو توسط بینهایت کنشگر میتواند اتفاق بیفتد که بههیچعنوان قابل پیشبینی و تخمین نیست.
بههیچوجه نمیتوان پیشبینی کرد که چه اقداماتی، توسط کدام کنشگران، در چه زمانی و برای تکمیل پازلهای چه سناریویی قرار است انجام پذیرد.
بلکه تنها بعد از انجام عملیات میتوان آن را تحلیل کرد و متوجه شد که چه سناریوی شناختیای در دستور کار بوده است.
پایان پیام