با کش تنبان حاج بابا پول دار شدیم

با کش تنبان حاج بابا پول دار شدیم

به گزارش گلونی تصور کنید یک چیز مسخره خریده‌اید و الان آن چیز مسخره گران شده است.

یا همین‌طور الکی یک زمین، ماشین، مقداری طلا و… خریده‌‌اید و حالا گران شده است. درباره این موضوع چه می‌نویسید؟

این موضوع، تمرین کلاس طنزنویسی با رضا ساکی است که به صورت آنلاین در گلونی برگزار می‌شود.

برخی از مطالب شرکت‌کننده‌ها را با هم می‌خوانیم:

چه کسی فکرش را می‌کرد قیمت کِش به یک‌باره این‌قدر بالا بکشد؟

تنها جایی که می‌شد از کش استفاده مفید کرد در تنبان مامان دوز حاج بابای ما بود.

آن‌‌هم اصلا مصرف نمی‌شد، فقط بعد از تبدیل هر تنبان به دستمال‌سفره، به تنبان دیگری کشیده می‌شد.

نیم متر کش، کفاف چهل سال تنبان حاج‌بابای ما را داده بود.

با کش تنبان حاج بابا پول دار شدیم

تا این‌که دست برقضا، دیگر عمر کش چهل ساله تنبان حاج‌بابای ما به پایان رسید.

جان حاج‌بابای ما هم که به کش تنبانش وصل بود، ما را فرستاد پی نیم‌متر کش.

ما هم با خود گفتیم نیم متر کش، که دیگر کشش دور شکم حاج‌بابای ما را ندارد و اگر داشت در نمی‌رفت.

حالا هم که سن و سالی از او گذشته، کمی آزادتر بهتر است، این شد که چهار پنچ متری کش خریدیم.

نه این‌که فکر کنید می‌خواستیم از کنار آن چند متر کش، ما هم به نان و نوا و تنبانی نو برسیم، نه، اصلاً، ابداً.

انگار به دل‌مان افتاده بود که همین روزها کش می‌کشد بالا، وگرنه که چهل سال کش ما، تنبان‌داری کرده بود و با یه گره چهل سال دیگر هم بنیه‌اش را داشت که تنبان‌داری کند.

آن‌قدری که قیمت کش بالا کشیده شد، کش تنبان حاج بابای ما در این چهل سال کشیده نشده بود.

سود خرید ما آن‌قدری شد که حاج بابا گفت حیف است از آن‌ها استفاده کنیم و بگذاریم شاید باز هم قیمتش بکشد بالا. اگر استفاده کنیم تو سر مال می‌خورد.

این شد که همان کش چهل ساله را گره زد و به تنبانی نو کشید.

پایان پیام

نویسنده: مریم مفیدی