گلونی

دندان های دردسرساز

دندان های دردسرساز

دندان های دردسرساز

دندان های دردسرساز

به گزارش گلونی بالاخره دوسالِ دوره‌ی ارتودنسی تمام شد و باید سیم‌های دندانم را باز می‌کردم.

صادقانه بخواهم بگویم سیم‌ها هیچ تاثیری در صحبت کردن من نداشت فقط من دیوار کوتاه‌تر از سیم‌ها پیدا نکرده بودم که هرچه می‌شد بیندازم گردنش.

نزد دندان‌پزشک رفتم و سیم‌ها را باز کردم.

پیش خودم فکر می‌کردم حالا که سیمی در دندانم نیست تقصیر را گردن چه چیزی باید بیندازم.

در فکر همین چیزها بودم که دکتر یک قالب در دهانم گذاشت و گفت هفته‌ دیگر بیا پلاک متحرک دندانت را بگیر.

هم خوشحال شدم هم ناراحت.

ناراحتیم از این بابت بود که این گرفتاری دندان پزشکی تمام شدنی نیست و مدام باید دستم بند باشد و یک چیز اضافه را در دهانم تحمل کنم.

دندان های دردسرساز

خوشحالیم هم به این خاطر بود که خب یک مقصر دیگر پیدا کردم و هنوز می‌توانم با خیال راحت همه جا صحبت کنم و بگم ببخشید به خاطر پلاک دندانم سخت است صحبت کردن.

از طرفی هم بچه که بودم از این پلاک‌های دندان خوشم می‌آمد و فکر می‌کردم چقدر باکلاس است آدم از این‌ها داشته باشد.

یک سیم ظریف که روی دندانش است.

مشکل اینجا بود که من فقط همان سیم ظریف را دیده بودم که روی دندان قرار می‌گیرد.

عمق فاجعه را متوجه نبودم.

وقتی پلاک‌های دندانم آماده شد و آن را در دهانم گذاشتم شوک بزرگی به من وارد شد.

رسما دیگر ناتوان شدم در گفتن هرکلمه‌ای.

نمی‌دانم پلاک‌های متحرک دندان را دیده‌اید یا نه، به غیر از آن سیمی که روی دندان قرار می‌گیرد که به نظرم زیبا بود، زیرش یک چیز اضافه دارد که به سقف دهان میچسبد.

در فک پایین هم زیر زبان قرار می‌گیرد.

دیگر خودتان تصور کنید چه فاجعه‌ای رخ داده بود.

دکتر گفته بود تا شش ماه به جز برای غذا خوردن نباید آنها را از دهانم خارج کنم.

احتیاج داشتم کمی فکر کنم تا ببینم آیا از وجود آنها خوشحال هستم یا ناراحت.

پایان پیام

قسمت‌های دیگر را بخوانید

نویسنده: بیتا اشکانیان

خروج از نسخه موبایل