خانه » طنز » نویسنده کیست و چگونه صغری کبری می‌چیند؟
نویسنده کیست و چگونه صغری کبری می‌چیند؟

نویسنده کیست و چگونه صغری کبری می‌چیند؟

نویسنده کیست و چگونه صغری کبری می‌چیند؟

نویسنده: کاتب، کسی که می نویسد؛ کسی که افراد را شکل کلمات می بیند؛ کسی که با کلمات بازی می کند‌‌؛ عاشق نوشتن؛ معتاد نوشتن.

به گزارش گلونی نویسندگان افرادی هستند که از بچگی عاشق بافتن بودند.

آن ها بدون میل بافتنی با یک گوشی یا قلم کلمات را می بافند.

البته گاهی سایز آن کوچک می شود و همه واقعیت را در برنمی گیرد و گاهی هم با اغراق و خیالبافی بزرگ می بافند.

گاهی هم اندازه ی اندازه و به جا کلمات را می بافند.

آن ها خیلی هم خوب بلدند صغری کبری بچیند.

آن ها کلمات را یک جوری خوب می چینند که دانه های انار آنقدر کنار هم خوب چیده نشدند.

ویرگول یادت نره

نويسندگان روی ویرایش کلمات تعصب زیادی دارند.

یعنی یک ساعت زمان بگذاری بنویسی و یک ویرگول نگذاری، فاتحه ات خوانده است.

یک کاری می کنند تا عمر داری ویرگول یادت نرود.

نویسنده ها همیشه دنبال سوژه هستند.

آدم کنار آن ها معذب است می ترسد یک کاری کند بعد سوژه ی عام و خاص شود.

یکی از دوستانم نویسنده است یعنی آبرو برای فک و فامیل و دوست و آشنا نمانده.

از جیک و پوک زندگی‌شان در متن هایش می نویسد.

من هر وقت می خواهم از دوستانم خبر دار شوم، نوشته های دوستم را می خوانم.

نویسنده کیست و چگونه صغری کبری می‌چیند؟

گاهی سوژه پیدا کردن مثل درد زایمان می ماند.

فقط باید نویسنده باشی تا بدانی گاهی تولد یک متن خوب چقدر درد دارد.

یعنی آنقدر کلمات و سوژه های مختلف به مغزش لگد می زنند تا بلاخره سر و کله شان پیدا می شود.

نویسنده ها شب ها هم کابوس سوژه هایشان را می بینند.

یک سری سوژه ها دنبالشان می دوند که جان مادرت ما را بنویس و یک عده هم دنبالشان می کنند که لامصب چرا ما را نوشتی؟

خلاصه اینکه نویسنده ها از آن دسته از شغل ها هستند که هیچ نویسنده کاتب، کسی که می نویسد؛ کسی که افراد را شکل کلمات می بیند؛ کسی که با کلمات بازی می کند‌‌؛ عاشق نوشتن؛ معتاد نوشتن.

نویسندگان افرادی هستند که از بچگی عاشق بافتن بودند.

آن ها بدون میل بافتنی با یک گوشی یا قلم کلمات را می بافند.

البته گاهی سایز آن کوچک می شود و همه واقعیت را در برنمی گیرد و گاهی هم با اغراق و خیالبافی بزرگ می بافند.

گاهی هم اندازه ی اندازه و به جا کلمات را می بافند.

آن ها خیلی هم خوب بلدند صغری کبری بچیند.

آن ها کلمات را یک جوری خوب می چینند که دانه های انار آنقدر کنار هم خوب چیده نشدند.

روی ویرایش کلمات تعصب زیادی دارند.

یعنی یک ساعت زمان بگذاری بنویسی و یک ویرگول نگذاری، فاتحه ات خوانده است.

یک کاری می کنند تا عمر داری ویرگول یادت نرود.

نویسنده کیست

نویسنده ها همیشه دنبال سوژه هستند.

آدم کنار آن ها معذب است می ترسد یک کاری کند بعد سوژه ی عام و خاص شود.

یکی از دوستانم نویسنده است یعنی آبرو برای فک و فامیل و دوست و آشنا نمانده.

از جیک و پوک زندگی‌شان در متن هایش می نویسد.

من هر وقت می خواهم از دوستانم خبر دار شوم، نوشته های دوستم را می خوانم.

گاهی سوژه پیدا کردن مثل درد زایمان می ماند.

فقط باید نویسنده باشی تا بدانی گاهی تولد یک متن خوب چقدر درد دارد.

یعنی آنقدر کلمات و سوژه های مختلف به مغز نویسنده لگد می زنند تا بلاخره سر و کله شان پیدا می شود.

نویسنده ها شب ها هم کابوس سوژه هایشان را می بینند.

یک سری سوژه ها دنبالشان می دوند که جان مادرت ما را بنویس و یک عده هم دنبالشان می کنند که لامصب چرا ما را نوشتی؟

خلاصه اینکه نویسنده ها از آن دسته از شغل ها هستند که هیچ وقت بیکار نمی مانند.

به تعداد بنده های خدا سوژه هست و به لطف نویسنده ها سوژه هم روی زمین نمی ماند.

پایان پیام

قسمت‌های دیگر را بخوانید

نویسنده: سمیه سام‌خانیان

اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
به بالا بروید