بگذاریم کبری خودش برای خودش تصمیم بگیرد
داستان اکابر قسمت هشتم
به گزارش گلونی انگار در اینجا باب است یکی دیگر یک غلطی میکند عین خر در گل میماند و بالاجبار تصمیمی میگیرد که ما باید عمری تاوانش را بدهیم.
همین کبری خانم یک غلطی کرد کتابش را ولو کرد وسط حیاط و کتابش به خاک رفت عذاب وجدان گرفت ما باید تصمیماش را صد بار بنویسیم که یادمان بماند که تصمیمکبری خانم با صاد است نه سین.
انگار تصمیمکبری را با سین بنویسیم تصمیم دیگری میشود.
والا تصمیم کبری اگر تصمیم بود همین کبری و امثال کبری که برای کتابشان جان از کف میدهند آخرسال که میشود بعد از امتحانات پایان ترم کتابهایشان را به آتش نمیکشیدند و تکه پارههای لاشهی کتاب بیچاره را چون برف شادی در هوا نمیپراکندیدند و کِلها سر نمیکشیدند که انگار عروسی عمهشان است.
البته از حق هم نگذریم آن کبری این تصمیم را در حیاط بزرگ خانهشان گرفت که هرچه میگشت کتاب را پیدا نمیکرد.
نه این کبری که در بیست و پنج متر آپارتمان سکنا گزیده و سر میگرداند تا فیخالدون منزل در حلق بنده خداست.
آن کبری را لولو برد تصمیم هم تصمیمهای قدیم چه چیزیمان به آدمیزاد رفته که تصمیممان به آدمیزاد برود؟
بگذاریم کبری خودش برای خودش تصمیم بگیرد
یک عمری دارند تصمیم رنگ و رو رفتهی کبری را قرقره میکنند یا شاید هم غرغره اما دریغ از مثقالی توجه و التفات.
شاید کبری تصمیماش را عوض کرده باشد شاید بخواهد با سین تصمیم بگیرد تا کی باید به جای کبری ما تصمیم بگیریم؟
اصلا یکی نیست به ملانقط بگوید خودت خوشت میآید که تصمیم خودت را که دوست داری با صاد باشد با سین بگیرند؟ ها؟
دوست داری؟ اصلا من خودم رفتم با کبری صحبت کردم خودش به ما گفت دیگر تصمیمهایش را با سین میگیرد.
چون تصمیمهایی که با صاد گرفته دیگر جوابگو نیست درست مثل تصمیم بعضیها…!
بیایید از این به بعد تصمیم را با سین بگیریم که هم کبری راضی باشد هم ما درست نوشته باشیم هم مجبور نباشیم عمری تاواناش را بدهیم و روزی صدبار بنویسیم.
پایان پیام
نویسنده: مریم مفیدی
کد خبر : 184286 ساعت خبر : 2:15 ب.ظ