تازه داشتم با کرگدن ها دوست می شدم که سروکله عنکبوت ها پیدا شد
تازه داشتم با کرگدن ها دوست می شدم که سروکله عنکبوت ها پیدا شد
از دست اخلاق گندی که داشتم کفری شده بودم که با تفکرات یونگ آشنا شدم.
به گزارش گلونی یونگ از کهن الگوها برای شناخت بهتر انسان کمک گرفته است.
او معتقد است که دانش و تجربه بشر در داستانها و اسطورههای کهن نهفته است.
مهمترین نکتهای که از مطالعات یونگی یافتم، آشنایی با جناب کرگدن درونم بود.
فهمیدم که اخلاق گندم در خراب کردن چیزی به یکباره و در هنگام عصبانیت، ناشی از یک اخلاق کرگدنی است.
تا آن روز کرگدنها فقط یک حیوانی بودند از اقلیمی دور که هر روز با چالشهای همزیستی با بشر در این کره خاکی مبارزه میکردند.
اما بعد از آن در سایهسار کرگدن درونم، دیگر حس بدی از اخلاقم نداشتم.
هربار که چهار دست و پا در حال خراب کردن چیزی بودم، مثل یک مادری که به خرابکاری کودکش لبخند میزند، لبخند میزدم که ببخشید من یک کرگدن درون دارم و باید تربیتش کنم.
بله کلا بشر آگاهی را برای بهتر شدن نمیخواهد، بلکه برای خفه کردن حس عذاب وجدانش به آن نیاز دارد.
تازه داشتم با کرگدن ها دوست می شدم
با تفکر یونگی که پیدا کرده بودم با چند حیوان درون دوستان و نزدیکان هم آشنا شدم.
علاقه به شناخت انسان از راه داستانها و کهن الگوهای اسطورهای، اشتیاقم را به آشنایی با جهان نویسندگی بیشتر کرد.
برای خودم که خیلی عجیب بود، شاید طبیعی باشد و من بیاطلاع هستم.
اما بعد از شرکت در کلاس نویسندگی، با پدیدهای به نام نامگذاری عنکبوت آشنا شدم.
حالا اینکه نامگذاری عنکبوت چگونه راه به کلاس نویسندگی ما باز کرد بماند، اما پدیده جالبی بود و شرکت کردم.
بالاخره عنکبوتی که در ایران پیدا شود و نادر باشد، حتما ژن خوبی دارد و برای قرنها اسم من را زنده نگه میدارد.
بله این بشر فانی، تمایل بسیاری برای ماندگاری دارد.
این موضوع را فراموش کرده بودم که درست همزمان با رای گیری بیاهمیت انتخاب رئیس جمهور در آمریکا، یک رایگیری مهمی نظرم را جلب کرد.
رایگیری نهایی بین چند نام پیشنهادی انتخابی برای عنکبوت سرخ ایرانی که به تازگی کشف شده بود.
هرچند که خیلی خوشحال نشدم که اسم پیشنهادی من در بین اسمها نبود.
اما چون اسامی انتخابی برایم جذاب بود، در رایگیری شرکت کردم.
باید تاکید کنم که شرکت در انتخابات، هیچ ربطی به اینکه استاد نویسندگیام آن را برگزار میکرد، نداشت.
همچنین قابل ذکر است که انتخابات آزاد بود و اینکه جناب استاد رای خود را در گروه بیان کردند هیچ تاثیری به رای من نداشت.
الان اسم پیشنهادی خودم را به یاد ندارم، اما حداقل امیدوارم اسمی انتخاب شود که من به آن رای دادهام.
این ضمیر من، عجب، حال خوشی دارد.
رای من، اسم پیشنهادی من، کشف من، یا هر چیزی که با من بیاید.
این ماجرا حداقل نتیجهای که داشت این بود که وقتی عنکبوتی را در اتاق تازه بازسازی شدهام دیدم، سریع نکشتمش و با زبان خوش از پنجره به بیرون هدایتش کردم.
البته سرعت عمل خودش هم در خروج از اتاق بی تاثیر نبود.
شاید به قول مادربزرگ، عمرش به دنیا بود.
پایان پیام
کد خبر : 186125 ساعت خبر : 11:45 ق.ظ
علاوه بر اهمیت موضوع، نگارش طنز جالبی هم داشت.
تو این روزهای کرونایی کمی لبخند مفیده
خیلی ممنون
خیلی هم خوب. البته ما مشتاقیم بیشتر از کرگدن درونتان بدانیم. به نظر موجود جالبی می آید