دردهایی که انگار ارزش خبری ندارند
دردهایی که انگار ارزش خبری ندارند
به گزارش گلونی انوشه میرمجلسی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: صبح خبرها را به عادت همیشگی میخواندم. با خودم فکر کردم انگار عادت کردهایم. درد میکشیم ولی عادت میکنیم.
دلم هوس نوشتن کرده بود. به یاد روزگار وبلاگنویسی سری به وبلاگهای قدیمیام زدم. انگار قرنها گذشته از آن روزها. نوشتهها هیچ تناسبی با امروز ندارند. انگار مردمان دیگری بودند با دغدغههای دیگری و جهان دیگری…
چشمم به وبلاگهای به روز شده میافتد. یکی از آنها توجهام را جلب میکند.
وبلاگ سادهای است با ظاهری ساده و یک خط توضیح کوتاه درباره نویسنده. اما خواندن آخرین پست منتشر شده همان و غرق شدن چند ساعتیام در آن نوشتهها همان.
دردهایی که انگار ارزش خبری ندارند
دختر از ماجراهای روزمرهاش مینویسد. از فقر شدید و تنهاییاش. از راهی که برای کار کردن انتخاب کرده و…
جملهها مثل پتک بر سرم میکوبد. دختر جوانی با هزاران هزار آرزو که حالا قصههایش رسیده به بدبختیهای مکرر، بدهی پشت بدهی، تنفروشی و بیپناهی…
با خودم فکر میکنم کاش یکی از نوشتهها مشخص کند که این وبلاگ تخیلی است.
اما هر چه بیشتر میخوانم بیشتر باورم میشود که اینجا در حصار دیوارهای مجازی، دختری از دردهای روز و شبش مینویسد. وبلاگی که خانه امن این دختر است برای بیان چهره سیاه فقر که خط به خط آن را زندگی کرده است.
حالم از خواندن این وبلاگ حال عجیبی است. حتی نوشتن از آن هم سخت است. با این همه او در همین کشور زندگی میکند. هزاران نفر مانند او و در شرایط او هستند و دردهایشان هیچ جایی روایت نمیشود.
خبرها را بریزید دور. اصل قصه هرگز خبری نمیشود. اینکه دختری هر روز صدها بار بمیرد و زنده شود. خبری که خریدار ندارد و ما که چشم و گوشمان هم به دیدن و شنیدن همه چیز عادت کرده است.
پایان پیام
کد خبر : 182350 ساعت خبر : 1:37 ب.ظ