بلوط کاری در طبیعت چه روشی دارد؟ اشتباه نکارید
نکته: لطفا برای لود شدن ویدئو به پایین این برگه بروید و روی «خروج از نسخه موبایل» بزنید تا بتوانید ویدئوها را ببینید.
به گزارش گلونی مهندس مرتضی ابراهیمی رستاقی در وبینار «احیا جنگلهای زاگرس» درباره پیدایش این جنگلها و نحوه تکاملشان مطالب ارزشمندی بیان کردند:
آرشیو وبینارهای گلونی را ببینید
سایر ویدیوها در آپارات گلونی
بلوط کاری در طبیعت چه روشی دارد؟ اشتباه نکارید
۳ فایل پژوهشی که مهندس مرتضی ابراهیمی رستاقی در اختیار گلونی و شما مخاطبان قرار دادند:
راهنمای کلی احیا و بازسازی جنگلهای مخروبه زاگرس
عمدهترین خسارت وارده به این جنگلها و یا به عبارت صحیحتر به بومسازگان جنگلی زاگرس به شرح زیر است:
۱- کاهش شدید حاصلخیزی بستر رویش جنگلها یعنی خاک که پیآمد آن ضعف فیزیولوژیکی گیاهان است.
۲- تغییر ساختار افقی جنگلها از تودههای آمیخته به تودههای خالص و کاهش تنوع زیستی
۳- تغییر ساختار عمودی جنگلها از تودههای چند اشکوبه به تودههای تکاشکوبه
۴- فقدان زادآوری جنسی طبیعی
۵- تبدیل تودههای دانهزاد به تودههای شاخه و دانه و شاخهزاد
بنابراین در امر احیاء و بازسازی بومسازگان تخریبیافته، توجه به موارد فوق ضروری است تا در درازمدت سیر نزولی حاکم بر این بومسازگان به سیر صعودی تبدیل شود.
جنگلکاری:
بدیهی است احیاء و بازسازی بومسازگان جنگلی زاگرس با وضعیتی که شرح آن گذشت، بهنحوی که سیر نزولی آن به سیر صعودی تبدیل شود، در گروی مجموعه اقداماتی است که در چارچوب تهیه و اجرای طرحهای مدیریت جنگل امکانپذیر است، اقداماتی که حل معضلات اجتماعی و اقتصادی از جایگاه ویژهای برخوردار است. بنابراین در این نوشتار به چرایی و چگونگی انجام یکی از اقدامات اجتنابناپذیر یعنی جنگلکاری پرداخته میشود؛ با این فرض که سایر اقدامات در چارچوب طرحهای مدیریت اکوسیستم جنگلی، مورد توجه و عمل قرار گیرد.
دلایل عمده نیاز به جنگلکاری و بلوط کاری
بلوط کاری در طبیعت چه روشی دارد؟ اشتباه نکارید
شدت تخریبهای وارده به تودههای جنگلی در حدی است که انتظار احیاء و بازسازی از طریق زادآوری طبیعی جنسی، در بخش وسیعی از این جنگلها، بهسهولت میسر نیست.
بستر بهشدت فرسوده، کاهش پوشش تاجی در حد پارکآسا و باغآسا، فقدان پایه مادری بذرده کافی، فشار چرای دام و سایر تخریبها از جمله زراعت زیراشکوب، زادآوری طبیعی جنسی را با مشکل جدی مواجه ساخته و چارهای جز جنگلکاری را پیشرو قرار نمیدهد.
اگرچه آمادهسازی شرایط حصول زادآوری جنسی طبیعی، حتی در عرصههای مورد جنگلکاری نیز نباید مغفول بماند.
به هر صورت بخشی از جنگلها یعنی تودههای با پوشش تاجی کمتر از ۲۶ درصد که در حال حاضر ۴/۷۰ درصد کل وسعت جنگلهای زاگرس را تشکیل میدهد، با احتساب سطح ۶ میلیون هکتار جنگلهای زاگرس معادل بیش از ۴ میلیون هکتار میگردد، اجرای عملیات جنگلکاری ضروری است.
اگرچه بخشی از این سطح بالغ بر چهار میلیون هکتار، شامل عرصههای صخرهسنگی ارتفاعات کوهها و تپهها و تودههایی با پوشش تاجی کمتر از ۶ درصد نیز است که نیازمند حفاظت بوده و همچنین بخشی از آن در شیبهای بیش از ۶۰ درصد واقع شده و بنابراین حفاظت و عدم اجرای فعالیتهای مکانیکی از جمله جنگلکاری در این عرصهها ضروری و اجتنابناپذیر بوده و با این تفاسیر سطوح نیازمند عملیات جنگلکاری در عرصههای جنگلی با پوشش تاجی کمتر از ۲۶ درصد قابل ملاحظه است.
بنابراین انجام عملیات جنگلکاری در عرصههای جنگلی قابلکار (فاقد محدودیتهای حفاظتی)، با پوشش تاجی کمتر از ۲۶ درصد و فاقد شیبهای بالاتر از ۶۰ درصد و مناطق صخرهسنگی که سطحی قابل ملاحظه است، در راه حصول به هدف قراردادن تودههای جنگلی مخروبه در مسیر صعودی و سرانجام پایداری تودههای جنگلی ضرورتی اجتنابناپذیر است.
جنگلهای زاگرس در حال حاضر از ۱۸۰ گونه درختی و درختچهای برخوردار بوده، ولی جمعیت غالب این جنگلها در این روزها به صورت تیپهای بزرگ جنگلی ظاهر میگردند، تعداد گونههای درختی آنها از انگشتان دو دست تجاوز نمیکند. سایر گونهها به صورت همراه و یا بهعبارتی بهصورت اتفاقی حضور خود را نشان میدهند.
تجربه بالغ بر ۳۰ سال و مستند جنگلکاری با گونه بلوط در منطقه اکولوژیکی زاگرس که قدیمیترین آن جنگلکاری با گونه بلوط در سیاهکوه ایلام به سال ۱۳۶۱ است، حاکی از ناموفق بودن این جنگلکاریها بوده که بدون رعایت توالی اکولوژیکی صورت پذیرفته است.
جنگلکاری با گونه بلوط در قلاجه کرمانشاه (اوایل دهه ۶۰)، سیاهکوه ایلام (۱۳۶۱)، تنگ کلوره لردگان در چهارمحال و بختیاری (۱۳۶۳)، پارک شورآب خرمآباد لرستان (۱۳۶۸) که همه این جنگلکاریها در عرصههای جنگلزدایی شده و یا به شدت تخریبیافته، با پوشش تاجی کمتر از ۵ درصد صورت پذیرفت.
با وجود استقرار نهال، بهطوری که در تنگ کلوره لردگان که میزان رویش نونهال از بذر ۹۸ درصد، آماربرداری و گزارش شده و در ادامه قریب به اتفاق نونهالها استقرار یافتهاند، در هیچ یک از مناطق یادشده نهالهای استقراریافته از رشد مطلوب برخوردار نبودهاند.
بهعنوان مثال در تنگ کلوره لردگان پس از گذشت ۳۰ سال هنوز نهالها به رشدی نرسیدهاند که از خطر چرای دام رهایی یابند، بهطوریکه آماربرداری انجامگرفته پس از ۱۸ سال در منطقه تنگ کلوره حاکی از میانگین رشد ارتفاعی سالانه ۴ سانتیمتر بوده و همین وضعیت در سایر مناطق نامبرده بالا مصداق دارد.
در منطقه قلاجه کرمانشاه ۴ گونه برودار (Q.brantii)، بنه (Pistacia atlantica) گلابی (Pyrus sp.) و بادام تلخ (Amygdalus communis) همزمان با بذر مورد کاشت واقع شدند. پس از گذشت بیش از یک دهه در حالی که ارتفاع گونه بادام تلخ به حدود ۳ متر و به مرحله میوهدهی رسیده بود، گونههای بلوط و بنه در مجموع از ارتفاع کمتر از نیم متر برخوردار بودهاند و گونه گلابی حدواسط گونههای یادشده رشد داشته است.
بلوط کاری در طبیعت چه روشی دارد؟ اشتباه نکارید
قابل ذکر است در استان کرمانشاه و در نهالستان شهرستان اسلامآباد در بازه زمانی به تقریب مشابه در دو قطعه مبادرت به کاشت گونههای بلوط و بنه شده و قطعات جنگلکاری مورد آبیاری قرار گرفته و پس از گذشت ۵ سال ارتفاع نهالهای بلوط و بنه به حدود ۳ متر رسیده است.
پس از بررسیهای به عمل آمده و رایزنیهای صورت پذیرفته با اهل فن (دکتر محمدرضا مروی مهاجر)، نتیجه عبارت از این بوده که گونههایی مانند بلوط در ابتدای رشد، نیاز به پناه و سایه داشته و در صورت عدم تأمین نیازها، با وجود استقرار از رشد مطلوب برخوردار نخواهند بود.
بنابراین گونههایی مانند بلوط و بنه که در زمره گونههای کلیماکس زاگرس محسوب میشوند، با توجه به سرشت این گونهها، کاشت آنها بدون رعایت مراحل توالی اکولوژیکی مقرونبهتوفیق نیست و در چنین عرصههایی (جنگلزدایی شده و یا با حداقل پوشش تاجی) باید قبل از ورود گونههای کلیماکس مبادرت به کاشت گونههای پیشآهنگ و پرستار شود.
قابل ذکر است که نیاز مبرم نهالهای بلوط به سایه و پناه جهت رشد مطلوب در سالهای اولیه پس از کاشت، با تجارب بهدستآمده از مناطق مورد کاشت پیشگفته به اثبات رسیده، ولی درخصوص گونه بنه که از درصد پایین در ترکیب کاشت مناطق یادشده برخوردار بودهاند، نیازمند بررسی و تحقیق عمیقتر است. بهویژه اینکه گونه بنه در خاستگاه اصلی خود یعنی منطقه رویشی ایران و تورانی، همانند بلوط در منطقه رویشی زاگرس قادر به ایجاد تودههای بسته و انبوه نیست.
پایان پیام