حسد بر زندگی عین القضات روایتی از زندگی این عارف

حسد بر زندگی عین القضات روایت زندگی عارف همدانی است.

کتاب حسد بر زندگی عین القضات توسط مسعود کیمیایی نوشته شده است.

به گزارش گلونی این کتاب را در سال 1392 نشر ثالث چاپ کرده است.

داستان درباره زندگی و چگونگی مرگ عین القضات است.

عین القضات یکی از قاضیان جوان داخل همدان است که پدرش هم قاضی بود.

او علم و اندیشه و عشق به خواندن را از پدر یاد گرفته است.

که در شناخت و عرفان او را به مقام و منزلت رفیعی رسانده است.

در این کتاب به جوانی عین القضات و عشق او با گوهرخاتون همسر سابق پاشده سلوجی پرداخته می‌شود.

و البته رقیب عین القضات، یعنی درگزینی وزیر که به سبب داشتن قدرت کمی از او قوی‌تر ظاهر می‌شود.

کتاب در زمانی آغاز می‌شود که پدر عین القضات در قید حیات است و در بین مردم قضاوت می‌کند.

حسد بر زندگی عین القضات

روایت در قرن 5 هجری اتفاق می‌افتد. زمانی که فارسی صحبت کردن و فارسی نوشتن ممنوع بوده است.

داستان شروعی جذاب و همراه کننده دارد.

شهری توصیف می‌شود که در آن کوچه‌ای وجود دارد و گدایی از جوانان طلب کمک می‌کند.

و هر روز جوانان شهر به بهانه‌های مختلف گدایان متعدد به آن‌جا می‌روند و در خانه‌ای ناپدید می‌شوند.

توصیف این واقعه داستان را ماجرایی، هیجان انگیز و کمی ترسناک می‌کند.

پدر و مادرها به سراغ قاضی شهر می‌روند و از او می‌خواهند که به داد آن‌ها برسد.

چرا که شهر جوانان را از دست داده و هیچ امیدی به آینده نیست.

درواقع مسعود کیمیایی وقایع آن زمان را هوشمندانه نشان داده است.

این که قدرت حاکم،  توسط افراد سیاه پوشی که هیچ‌کس نمی‌داند متعلق به کجا هستند،جوانان را ازبین می‌برد.

و در ادامه هم قاضی که همان نماد عدل و عدالت باشد را ازبین می‌برند.

درحالی که عین القضات پسربچه‌ای است در کمد پنهان شده و ادامه دهنده راه پدر است.

حسد بر زندگی عین القضات با نثری قدیمی روایت می‌شود و براساس واقعیت است.

جمله‌ای در کتاب بیان می‌شود که شاید اکثر معنی و تعمق کتاب را در خود داشته باشد:

خرد با خرد درستیز نمی شود مگر اینکه حسد بیاید.

پایان پیام

نویسنده: سارا ملاعباسی