گلونی

عروس و دامادهایی که ۹ ماهه طلاق گرفتند

زنگ خطر افزایش عجیب آمار طلاق

زنگ خطر افزایش عجیب آمار طلاق

عروس و دامادهایی که ۹ ماهه طلاق گرفتند

زنگ خطر افزایش عجیب آمار طلاق در میان نوعروس و دامادها

به گزارش گلونی بر اساس آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، در سه ماهه بهار سال جاری ۲۱۹۸ طلاق با عمر کمتر از یک سال به ثبت رسیده است.

این در حالی‌ست که برای ازدواج‌های یک تا پنج ساله نیز ۹۹۸۲ طلاق در همین بازه زمانی به ثبت رسیده است.

نمی‌دانم شما هم مثل من با خواندن این خبر بد به دلتان راه می‌دهید یا نه؟

نمی‌دانم آیا شما هم مثل من از خودتان می‌پرسید که ما را چه می‌شود؟

می‌پرسید چه‌طور رسیده‌ایم به این روزها؟

به رسیدن به نقطه جوش تحمل یکدیگر در کمتر از یکسال؟

مگر ما این روزها عاشقانه‌تر و چرب‌تر از زمان پدر و مادرها، یا پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایمان، همراهی‌مان را جشن نمی‌گیریم؟

پس این آمار عجیب و غریب، این کم طاقتی در رسیدن به تفاهم، این همه خیانت و نارضایتی و کوفت و زهرمار از کجا خودش را رسانده به زندگی جوان ما؟

ما که تا دیروز پایمان در گل سنت گیر کرده‌بود و طلاق برایمان اخ بود.

و حتی با قلب‌های خالی کدبانوی خانه و پدر بچه‌ها می‌ماندیم، کی حالت گذار را تا رسیدن به این حجم از واپس زدن یکدیگر طی کردیم؟

اصلا امروزی شدن مگر فروکاستن عشق و زندگی به اثبات غرور و منیت ماست؟

مگر روز اول با یک نگاه ساده، یک بوسه بی‌هوا یک دوستت دارم زلال، نرفته‌بودیم سراغ زندگی؟

مگر با هزار امید و آرزو، خودمان را نرسانده بودیم به زیر یک سقف؟

پس در کمتر یک سال چه اتفاقی افتاده در خانه‌های کوچکمان که هنوز وسایلش بوی نویی می‌دهد که از راهروی دادگاه و محضر طلاق سردرآورده‌ایم؟

پدر و مادرهایمان چه کم گذاشته‌اند؟

خودمان کدام درس زندگی را خوب نیاموخته‌ایم که به جای گفتگو، به جای حل و فصل اختلاف، به جای سوزاندن ریشه کدورت، بلافاصله می‌رسیم به نفرت و جدایی و جدا کردن راه و دلمان از هم؟

عروس و دامادهایی که ۹ ماهه طلاق گرفتند

دکتر آزیتا کشاورز، مدیر تیم تخصصی خیانت و طلاق انجمن ازدواج و خانواده معتقداست:

طلاق هنگامی رخ می‌دهد که شرایط یک رابطه بحرانی می‌شود.

اما مگر بعد از این همه سال قد کشیدن میان انواع بحران ما هنوز با مفهوم سازگاری بیگانه‌ایم؟

چه مرگ‌مان شده که جز توهین و شکستن حریم یکدیگر، جز تحقیر و تهدید راهی برای عبور از بحران‌های آغازین یک زندگی نمی‌شناسیم.

چطور ممکن است هنوز یا علی آغاز عشق را نگفته، رسیده باشیم به ته خط و هیچ چشم‌انداز امیدوار کننده‌ای در رابطه مشترکمان نبینیم.

آیا از اساس کودکانه و ناشیگرانه انتخاب کرده‌ایم؟

آیا همچنان کودکانه به بازیچه‌ای به نام زندگی نگاه می‌کنیم؟

آیا پای بلوغ فکری و اجتماعی و مسئولیت‌پذیریمان می‌لنگد؟

واقعا چه می‌شود که به این آمار خطرناک می‌رسیم؟

بحران خانواده، امروز یک بحران به شدت جدی است.

کاش آن‌ها که دانشی و بینشی دارند به فریاد برسند.

وگرنه از ما که هیچ برنمی‌آید جز آنکه دعاکنیم:

خدایا!  نگذار این قلب‌های جوان پیوندشان سست شود یا به آنچه از آن آنها نیست دل بسپارند.

پایان پیام

نویسنده: آرزو قدوسی

خروج از نسخه موبایل