پلاسکو و فراموشی ما و سهل ‌انگاری دیگران

پلاسکو و فراموشی ما و سهل‌انگاری دیگران

به گزارش گلونی امروز سالروز حادثه پلاسکو است. روزی که به سادگی از ذهن ما ایرانی‌ها پاک نمی‌شود.

اما چه چیزی جز اندوه و افسوس آن فاجعه در ذهن داریم؟ حوادث چه تاثیری بر بخش منطقی ذهن‌مان می‌گذارند؟

آیا به جز درگیر شدن عاطفی با بحران‌ها، راه دیگری می‌شناسیم؟

همه این‌ها و ده‌ها سوال دیگر را می‌توان در هر بحرانی در ایران پی گرفت. از آتش‌سوزی و سیل تا زلزله و بهمن.

هر زمانی که بحرانی رخ می‌دهد، احساسات‌مان در بالاترین حد ممکن با آن درگیر می‌شود. پیگیری می‌کنیم، می‌نویسیم، می‌خوانیم و منتظریم تا به نحوی بحران خاتمه بیابد.

اما با گذشت مدتی از بحران، دیگر کسی دل و دماغ پیگیری ندارد.

خبری از بررسی‌های دقیق‌تر و علت‌یابی‌های اساسی‌تر از جانب ما شهروندان هم نیست.

در مرحله احساسی، بحران را تجربه می‌کنیم و برای تجربه منطقی، درک عقلانی بحران و اصلاح روندها فرصت نداریم.

پس از حادثه پلاسکو حدس و گمان‌های بسیاری درباره علت حادثه مطرح می‌شد. از وضعیت افراد محبوس در ساختمان تا علت اولیه آتش‌سوزی و…

همه این‌ها را در روزهای پردرد و اندوهناکی تجربه کردیم. روزهایی که خبرها را هر ثانیه بررسی می‌کردیم به امید رسیدن خبری خوش.

کادر تصویری کوچک شبکه خبر تا روزها از روند عملیات روایت می‌کرد.

از حضور ماشین‌آلات و تجهیزاتی که برای حادثه بسیج شده بودند. و ما چشم به راه معجزه بودیم. اما نشد.

معجزه‌ای که منتظرش بودیم رخ نداد و ما عزادار آدم‌های شریفی شدیم که در پلاسکو از دست رفتند.

اما اغلب‌مان– ما مردم دردمند و غمگین آن روزهای پلاسکو– نپرسیدیم علت دقیق این حادثه چه بود؟ چه کسی مقصر است؟

چه کنیم که دیگر چنین دردی تکرار نشود و دیگر آدم‌ها را مفت از دست ندهیم؟

مدتی بعد کمیته‌ای تشکیل شد برای بررسی حادثه. این کمیته با کمک جمعی از بهترین و خبره‌ترین اساتید دانشگاه به بررسی همه ابعاد حادثه پرداختند.

علل بروز حادثه بیان شد و برای جلوگیری از تکرار آن توصیه‌های شفافی ارائه کردند.

پلاسکو و فراموشی ما و سهل ‌انگاری دیگران

عکس‌های اختصاصی گلونی را از این فاجعه ببینید

این گزارش هم به صورت مفصل و هم به صورت خلاصه مدیریتی منتشر  و در اکثر رسانه‌ها منعکس شد. این چند نکته را از جمع‌بندی «گزارش ملّی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو» با هم مرور کنیم:

«بررسی‌های هیئت اگرچه نشان‌دهنده کاستی‌هایی در قوانین، تجهیزات، آموزش‌های حرفه‌ای سازمان‌های مرتبط با ایمنی، کمبودهایی در زمینه استانداردها و نقصان‌هایی در بسیاری ملاحظات فنی است، اما شواهد نشان می‌دهد اگر حداقل‌هایی از استانداردهای ایمنی رعایت شده بود و ایمنی به معنای واقعی فراموش و ترک نشده نبود، حادثه پلاسکو رخ نمی‌داد یا حداقل منجر به فروریزی ساختمان و کشته شدن افراد نمی‌شد. این وضعیت نشانگر شرایط نامناسب بنیادی‌تری است که در ناکارآمد شدن قوانین، رویه‌های حرفه‌ای، الزامات سازمانی و غفلت از اعمال نظارت‌ها مؤثر بوده است. همه مصاحبه‌ها، جلسات بحث گروهی، پیمایش انجام‌شده و مستندات ناشی از بی‌توجهی به متن صریح قوانین از مدیران و کارکنان دستگاه‌های مرتبط با ایمنی و خود شهروندان نشان می‌دهد:

«ایمنی در نقشه ذهنی، سلسله مراتب اولویت‌ها و منش شهروند ایرانی جایگاهی ندارد یا چنان کم‌اهمیت است که مانع در دستور کار قرار گرفتن ایمنی در زندگی فردی، شرایط شغلی و اعمال وظایف سازمانی می‌شود. ایمنی در بنیادی‌ترین لایه‌های ذهنیت شهروند مغفول است و به همین نسبت در کردار وی نیز بازتابی ندارد.»

تعامل میان مغفول ماندن ایمنی در نقشه ذهنی، سلسله مراتب اولویت و منش شهروند با کاستی‌های حقوقی، فنی و مهندسی، مقررات بیمه‌ای و دستورکارهای سازمانی، حلقه خودتقویت‌شونده تأثیر متقابل ساختار و عاملیت را ایجاد می‌کند.

شهروند (کنشگر) فاقد نقشه ذهنی مناسب سازگار با ملاحظات ایمنی در دل ساختار حقوقی، فنی، نهادی و سازمانی مناسب، به بازتولید آن ساختار کمک کرده و ظرفیت‌های موجود در این ساختار را نیز تضعیف می‌کند، و زیستن در دل ساختاری که ایمنی در آن مغفول است، نقشه ذهنی، اولویت‌بندی و منش فردی بی‌توجه به ایمنی را در افراد نسل‌های متوالی بازتولید می‌کند و به این ترتیب جامعه ایرانی در غفلت ساختاری و کنشی از مقوله ایمنی به پیش رفته است.

اهمیت حادثه پلاسکو بر بستر چنین تحلیلی از رابطه ساختار و کنشگر در ایران آشکار می‌شود.

فروریزی پلاسکو و تراژیک شدن آن در عرصه عمومی، همان ضربه‌ یا شوکی است که حاکمیت سیاسی، نخبگان و جامعه مدنی باید از آن برای تضعیف حلقه بازتولید ساختار-عاملیت استفاده کنند. حادثه پلاسکو به یکباره وضعیت عادی‌شده عدم ایمنی را عریان ساخته است.

ناکارآمدی‌ها، غفلت‌ها و کاستی‌ها آشکار شده‌اند و کنشگر نیز در همه انگاره‌های سابق خود درباره ایمن بودن محل زندگی، کار یا عرصه‌های عمومی تردید کرده است.

ایمنی به یکباره جایگاهی مهم در سلسه مراتب اولویت‌ها یافته و در دستور کار مردم، نخبگان، سیاستمداران، روزنامه‌نگاران و بقیه اقشار اجتماعی قرار گرفته است.

این فرصتی است تا ساختار و کنشگران در معرض بازنگری قرار گیرند. فروریزی پلاسکو با همه تلخی‌هایش، پنجره‌ای رو به تغییر گشوده است.

فرصت ایجادشده ناشی از حادثه پلاسکو به سرعت فرسوده خواهد شد اگر اقدامات مناسب صورت نگیرد.

مهم‌ترین دستور کار از منظر اجتماعی، حفظ پلاسکو در دستور کار شهروندان، نخبگان، سیاستمداران، رسانه‌ها، آموزش و پرورش و همه دستگاه‌های مسئول در زمینه ایمنی است. پذیرش درستی این تحلیل انجام اقدامات زیر را الزامی می‌کند:

اولین ضرورت، حفظ مقوله ایمنی در دستور کار جامعه است و این یکی از مهم‌ترین کارکردهایی است که می‌توان از «گزارش ملی پلاسکو» انتظار داشت.

این گزارش – با همه انتقاداتی که به هر پژوهش علمی وارد می‌شود – موضوعی برای گفت‌وگوی اجتماعی، حفظ ایمنی در سلسله مراتب اولویت‌های اجتماعی و راهنمایی برای تمرکز بر مقولات ساختاری نیازمند اصلاحات است.

گزارش ملی پلاسکو باید به نقطه عطفی در تاریخ ایمنی و تقویت شکاف واردشده بر بازتولید تقویت‌شونده ساختارها و کنشگران غافل از ایمنی تبدیل شود.

حادثه پلاسکو باید با نمادسازی‌های گوناگون هنری، علمی و فرهنگی به حادثه‌ای ماندگار تبدیل شود.

ارزش نمادین پلاسکو در تاریخ ایمنی ایران باید دائماً تقویت شود. پلاسکو و بازتولید نمادین آن به طرق مختلف باید همواره مانعی در برابر غفلت ساختار و کنشگران شود. پلاسکو را باید همواره زنده نگه داشت.

اصلاحات پیشنهادی گزارش هیئت ویژه بررسی حادثه پلاسکو در ابعاد حقوقی، بیمه‌ای، فنی و مهندسی، ایمنی حریق، مدیریت بحران، اجتماعی، فرهنگی و رسانه‌ای باید توسط کمیته یا کمیته‌های خاصی پیگیری شود و گزارش‌دهی مرتب و در بازه‌های زمانی مشخص به دولت و مردم درباره میزان پیشرفت اصلاحات پیشنهادی صورت گیرد.

حضور چنین کمیته‌هایی – خواه در قالب سازمان‌های موجود یا ایجاد سازمان‌های جدید در صورت ضرورت – می‌تواند به حفظ ایمنی در دستور کار نظام اجتماعی و سیاسی کمک کند.

آموزش و پرورش، صدا و سیما، آموزش عالی، رسانه‌های مکتوب، روابط عمومی سازمان‌های مرتبط با ایمنی، ستاد مدیریت بحران و سایر دستگاه‌های مرتبط باید برنامه‌هایی برای ارتقای آگاهی و حساسیت عمومی نسبت به مقوله ایمنی ایجاد کنند.

انجمن‌های علمی می‌توانند نقش مهمی در تداوم گفت‌وگوی اجتماعی درباره حادثه پلاسکو و ایمنی داشته باشند. با وجود همه بررسی‌های صورت‌گرفته در چارچوب هیات، ایمنی می‌تواند برای همیشه موضوعی برای گفت‌وگوی اجتماعی فراگیر باشد.

دولت می‌تواند سمن‌ها، اصناف، سازمان‌های تخصصی جامعه مدنی (نظیر سازمان نظام مهندسی، دانشگاه‌ها و …) را از طریق زیرساخت‌های حقوقی مناسب، بازنگری در قوانین و مقررات، تخصیص اعتبارات، دادن مجوزهای لازم و سایر کمک‌ها به مشارکت فراگیر در همکاری و ائتلاف برای تقویت ایمنی در کشور تشویق کند.

مجموع اقداماتی که صورت می‌گیرد باید مسیری برای تغییر تدریجی نقشه ذهنی، سلسله مراتب اولویت‌ها و منش شهروندان در ایمنی ایجاد کند و این تغییر تدریجی با اصلاح ساختاری و نهادی تکمیل شود.

پیش بردن چنین مسیری نیازمند انجام مطالعات و اقداماتی است که با استفاده از دست‌آوردهای دانش سیاست‌گذاری عمومی، مسیرهای بدون بازگشت، قفل‌شونده و تقویت‌شونده به سمت اصلاحات ساختاری و کنشی در حوزه ایمنی ایجاد کنند. گزارش هیئت ویژه بررسی حادثه پلاسکو باید با مطالعات سیاست‌پژوهی برای سیاست‌گذاری متناسب با چنین مسیرهایی تکمیل شود.» (گزارش ملّی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو، فروردین ۱۳۹۶)

اما هم من می‌دانم و هم شما، هنوز که هنوز است ساختمان‌های بسیاری در همه شهرها بدون کوچک‌ترین ایمنی سرجای خودشان هستند.

برخی با کاربری تجاری و برخی با کاربری مسکونی. هنوز که هنوز است جان آدم‌ها در مسیر یک لحظه و یک حادثه می‌تواند از دست برود. (نمونه‌اش همین حادثه اسفندماه ۱۳۹۸ در کلینیک سینا که ۱۹ نفر جان باختند.)

هنوز نه ما به عنوان شهروند، چشم‌مان از حادثه‌ای مشابه پلاسکو ترسیده و نه آنهایی که مسئولیت دارند همت والایی داشته‌اند برای اصلاح اساسی موارد خطرآفرین. پس خودمان را گول نزنیم ما همچنان در احساس گیر کرده‌ایم. بحران‌ برای ما مرحله‌ای است سراسر عاطفی.

ما از بحران‌ها درس نمی‌گیریم. بلکه هر بار به شکلی و بارها به شدیدترین وجه موجود آن‌ را از نو تجربه می‌کنیم.

سهم کوتاهی و قصور همه بخش‌ها در این گزارش مشخص است اما بیایید این بخش از گزارش ملی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو را چند بار بخوانیم. به خودمان بازگردیم و بپرسیم سهم ما چیست؟

«ایمنی در نقشه ذهنی، سلسله مراتب اولویت‌ها و منش شهروند ایرانی جایگاهی ندارد یا چنان کم‌اهمیت است که مانع در دستور کار قرار گرفتن ایمنی در زندگی فردی، شرایط شغلی و اعمال وظایف سازمانی می‌شود. ایمنی در بنیادی‌ترین لایه‌های ذهنیت شهروند مغفول است و به همین نسبت در کردار وی نیز بازتابی ندارد.»

پلاسکو و فراموشی ما و سهل ‌انگاری دیگران

پایان پیام

نویسنده: انوشه میرمجلسی

کد خبر : 199841 ساعت خبر : 11:47 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=199841
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات