گلونی

کانکس برای استراحت بود اما چرا کانکس؟

کانکس برای استراحت

کانکس برای استراحت

کانکس برای استراحت بود اما چرا کانکس؟

جزییات آتش سوزی در مدرسه کانکسی در سردشت دزفول.

به گزارش گلونی امید بن عباس مدیر کل مدیریت بحران استان خوزستان، جزئیات تازه‌ای از آتش‌سوزی در مدرسه کانکسی سردشت دزفول را بازگو کرد.

وی گفت: «آتش سوزی بر اثر صاعقه نبوده و از شواهدی که در محل هست هیچ گونه اثر برخورد صاعقه با سقف کانکس یا احیانا آنتن تلویزیونی که آنجا بوده مشاهده نشده است.

کانکس هم مدرسه نبوده و محل استراحت یکی از معلمین بوده است.

معلمینی که در بحث تدریس دانش‌آموزان عشایری کار می کردند.

هیچ‌کدام از افراد دیگر هم دانش‌آموز نبوده‌اند.

سه نفر معلم بوده اند که یک نفر آنها معلم همان نقطه بوده و دو نفر از جای دیگر به محل استراحت او آمده‌اند.»

کانکس برای استراحت بود اما چرا کانکس؟

آنچه در توضیحات تازه مدیریت بحران استان خوزستان اهمیت دارد هیچ کدام از گزاره‌های مطرح شده نیست.

اینکه هیچ‌کدام از آن‌ها که زخمی شده‌اند دانش آموز نبوده‌اند و کانکس مدرسه نبوده، فرافکنی است.

مسئله اصلی برای مردم نه علت آتش‌سوزی است که صاعقه، بخاری نفتی، اتصال برق یا … دیگر باشد و نه اینکه کانکس آتش گرفته کلاس درس بوده یا محل استراحت معلم.

مسئله اصلی اتفاقا همین کانکس است.

آیا شأن دانش‌آموز و معلم ایرانی درس خواندن و استراحت در مدرسه کانکسی است؟

چه‌طور پس از این همه سال، سهمی از توزیع بودجه‌های عمرانی سازمان نوسازی و تجهیز مدارس، فعالیت خیرین مدرسه‌ساز و … به ساخت و بهسازی مدارس در نقاط صعب‌‌العبور نرسیده است.

بر طبق چه استانداردی فرزندان این کشور می‌توانند در مدارس کپری یا کانکسی درس بخوانند، یا معلمان بزگوار عشایر و روستا در این استراحتگاه‌های موقت که کارکرد دیگری دارند، استراحت کنند؟

آیا این توجیه که تمام مدارس کانکسی در نقاطی ایجاد شده‌اند که قابلیت ساخت و ساز در آن‌ها وجود ندارد، صحیح است؟

آیا روشی برای ایمن و استاندارد‌سازی این کانکس‌ها نیست؟

چه باید کرد که دیگر شاهد چنین حوادث تلخ و متاسفانه پر تکرار نباشیم؟

پایان پیام

خروج از نسخه موبایل