در آغوش گرفتن عزیزانمان تبدیل به رویایی خام میشود؟
به گزارش گلونی ندا کبیری در پویش «روایت شما از کرونا» نوشت:
امروز درست يك ساله كه همه چي تغيير كرده.
چقدر اوايلاش برامون غير قابل باور بود.
شوك بزرگی بود كه يه ويروس كوچك چطور به اين راحتي كل جهان رو تونسته بود تحت تأثير قرار بده.
يك سال زمان خيلي زياديه براي اينكه كسي رو بغل نكنيم و دستهاي پُر مِهرِ عزيزانمون رو فشار نديم.
كم كم فعاليتهای مختلفمون رو در حيطههای آشپزي و تميز كردن خونهها (باتوجه به اينكه نزديك عيد بود) هر چند عيدی برگزار نشد، شروع كرديم و چقدر تجربه متفاوتي بود برامون.
ويديو كالهاي متعدد، قرنطينه، بوي الكل و ضدعفونی های پُردردسر بعد از خريد، معجونهای ويتامين سی كه تركيبی از پرتقال و ليمو و زنجبيل و عسل بود، همه طعم و مزه دوران كرونا رو برامون يادآور خواهند بود.
حرفها و توصيههاي مختلفي كه از طريق وُیسهاي واتساپ، گروه به گروه ميچرخيد و از اوضاع بيمارستانها و علائم جديد، چرخه انتقال ويروس و پيش بينيهايی كه ميشد درباره اينكه كِی اين ويروس از بين بره (درست يا غلط) حسابی به هممون میريخت.
اسمهای جديد اين ويروس رو ياد گرفتيم و به اطرافيانمون اطلاعرساني كرديم كه اگه جايي شنيدين كويد ١٩ يا سارس-كويد-٢ همون كروناست.
در آغوش گرفتن عزیزانمان
اسفند ٩٨ اوج همهمه و دلهره و در عين حال اُميد بود برامون.
همه به فكر اين بوديم كه بعد عيد كرونا تموم میشه و رستورانها میخورن به ماه رمضون و يه ماه ديگه هم بازارشون حسابی كساد میشه.
همهمون تو اسفند جوری التماس میكرديم كه بهار بيا و شر اين ويروس رو كم كن كه انگار كرونا قراره تو اين ماه از بين بره.
الان اسفند ٩٩ و ما وارد موج چهارم ويروس شديم، چيزي كه امكان نداشت اون اول باورش كنيم.
بهار و تابستون گذشت و وارد روزای سياه كرونايي تو پاييز ٩٩ شديم. طبق اعلام سازمانهاي رسمی كشور هر روز نزديك ٥٠٠ نفر از كرونا از دست ميداديم.
براي اولين بار يلدا درخانه مانديم و بالاخره تونستيم يه پيكِ ديگه از بيماری رو رد كنيم.
الان هم كه بحث كرونای انگليسی داغه و از يه طرفم ماجرای واكسن شروع شده.
معلوم نيست چقدر تا بازگشت به حال و هواي پيش از كرونا باقي مونده. آيا اين آرزو يه خيال خام هست كه بتونيم دوباره عزيزانمون رو تو بغلمون فشار بديم؟
پایان پیام