درخت کهنسال انجیر و چند درخت دیگر
به گزارش گلونی شرمین نادری در پویش پیک زمین نوشت:
درخت کهنسال انجیر
یکی از زیباترین درختهایی که به عمرم دیدهام، درخت انجیری بود کهنسال که بعد از ویرانی خانه و حیاطی قدیمی زنده مانده بود و ناچار برایش باغچهای ساخته بودند و در میان دیواری محصورش کرده بودند. لابد به این امید که خشک شود و خشک نشده هم بود البته.
برگ و میوه داده بود و شاخههایش را گسترده بود روی دیوار و جوری نور میافشاند روی کوچه که گاهی میشد با خورشید عوضی بگیریاش.
درخت انجیر سبز و پر میوه که انتهای آن کوچه خاک آلود و پر ماشین قد میکشید و من از بوی تن ستبرش یادم میافتاد به تمام درختهایی که به چشم خودم مرگشان را دیده بودم.
نخل بررگ و سبز خانه آقابزرگ در شیراز که به جایش هتل پارسیان کاشتند و یا آن درخت یاس زرد حیاط خانه کودکی که پارکینگ شد و درخت توتی که وسط کوچه ای در طرشت بود و هی لاغر و هی لاغرتر شد تا دست آخر از روی زمین محو شد.
درست مثل خود زمین سبز و قشنگ که بین آپارتمانها و چاهها و آسمانخراشهای ما گیر کرده و کم کم دارد به تلی از خاک مبدل میشود بی شاخه و بی درخت و برگ.
علی رغم همه بیمهریها گمانم آرزوی همه ما این است که دوباره زیر سایه درختهای تنومندش بنشینیم و به صدای پرندههایی گوش بسپاریم که در بین شاخههای پر برگش آشیانه میسازند.
پس به یاد آن درخت انجیر درخونگاه، چنار سوخته امامزاده صالح و نخل خانه آقابزرگ و آن توت وسط خیابان باریک طرشت و همه آن باغها که آدمیزاد به دست خودش سوزاند و ویران کرد، آرزو میکنم شهرمان باغی شود پر از درختهای انجیر و آشیانه بلبلهای خرما که زور هیچ تبر و اره برقی و آتشی به سبزی تن روشنش نرسد.
پایان پیام