روزهای قرنطینه و فکر کردن به آنچه گذشت
به گزارش گلونی چهارمین روز قرنطینه یکی از روزهای آرام بیماری بود.
خداروشکر شب گذشته شب خوبی برایم بود.
بعد از چند شب تحمل بیخوابی و خواییدنهای چند دقیقهای بالاخره توانستم حدود ۴ ساعت متوالی بخوابم.
علائم از دیروز کمتر شده و دیگر خبری از سردردهای شدید در خودم احساس نکردم.
جواب تست دوم PCR که از طریق ترشحات گلو گرفته شده بود هم منفی شد!
ولی به توصیه پزشکان و علیرغم دو تست منفی همچنان در قرنطینه هستم.
به نظر میرسد در این ایام نباید به تستها اتکا کرد.
چرا که به گفته پزشک معالجم تمام این منفیها کاذب هستند و ویروس در بدن من وجود دارد.
خوردن مایعات به خصوص آب آشامیدنی و آبمیوه کمک بسیار زیادی به خروج ویروس از بدن میکند.
در این چند روز تا جایی که توانستهام، آب خوردم که بسیار به روند تسریع بهبودی کمک میکنید. (به توصیه پزشک)
این که هیچکس نمیتواند کاری انجام دهد و اینکه ممکن است خانواده از طریق من به این بیماری مبتلا شوند بسیار سخت و ناراحتکننده است.
روزهای قرنطینه
مادر در این روزها حسابی برایم زحمت می کشد و از دمنوش و آبمیوه گرفته تا غذاهای مقوی و چای و همه مواردی که برای عبور از این بیماری لازم است را فراهم میکند.
هرچند که غم نگاه مادر را به خاطر تجربه تلخی که بیماری کرونا داریم (چرا که من سال گذشته پدرم را بر اثر کرونا از دست دادم) درک میکنم و میبینم، اما او همچنان استوار برای بهبودی من تلاش میکند.
شاید بسیار شنیده باشیم که در این ایام که پیک چهارم کروناست، هر آلرژی و سرماخوردگی میتواند کرونا باشد و خود من نیز با گوش کردن به همین توصیه با یک گلو درد خیلی ساده و کوچک به پزشک مراجعه کردم.
به قول پزشک معالجم اینکه تا اینجا توانستهام بیماری را در همین مرحله شبیه به یک سرماخوردگی نگه دارم و اجازه پیشرفت به ویروس ندادهام، همین مراجعه سریع و شروع درمان در زمان مناسب بوده است و این اتفاق فقط در دو سه روز اول ابتلا میتواند بیفتد.
یکی از نشانههای ویروس کرونا خوب و بد شدنهای متوالی است.
یعنی الان کاملا خوب هستی ولی ممکن از یک ساعت بعد اصلا نتوانی از جایت بلند شوی.
در مواقعی که بیماری شدید میشود نه میتوان کتاب خواند و نه میتوان فیلمی نگاه کرد (چرا که سردرد و چشمدرد اجازه این کار را نمیدهد) اما بسیار میتوان فکر کرد.
به گذشته، به حال، آینده.
به هر آنچه که بر ما گذشت.
اما این روزها و شبها بیشتر به این آیه از سوره بقره فکر میکنم.
آیه:
«وَ إِذا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعَانِ فَلْیسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یرْشُدُونَ»
ترجمه:
«و هنگامی که بندگانم، از تو در باره من بپُرسند، پس(بگو:) در حقیقت من نزدیکم؛ دعای دعا کننده را به هنگامی که [مرا] میخواند، پاسخ میگویم. پس باید(دعوتِ) مرا بپذیرند، و باید به من ایمان بیاورند، باشد که آنان راه یابند.»
پایان پیام
نویسنده: میثم کریمی