گلونی

زندگینامه فریدون جنیدی و تلاش‌های او

زندگینامه فریدون جنیدی و تلاش‌های او

زندگینامه فریدون جنیدی و تلاش‌های او

زندگینامه فریدون جنیدی و تلاش‌های او

فریدون جنیدی به تاریخ بیستم فروردین سال ۱۳۱۸ خورشیدی در کوهستان ریوند نیشابور (روستای معدن) زاده شد.

به گزارش گلونی وی از پژوهشگران فرهنگ و زبان‌های باستانی است و رویکرد متفاوتی را در پژوهش‌‌های خود در پیش گرفته است.

زمینه تخصصی فعالیت جنیدی، شاهنامه‌پژوهی است.

در سال ۱۳۵۸ بنیاد نیشابور را بنیان نهاد به گونه‌ای که نام وی با این بنیاد گره خورده است.

ایشان اکنون مدیریت بنیاد نیشابور و نشر بلخ را به عهده دارد.

جنیدی سال‌ها استاد دانشگاه‌های صنعتی شریف، تهران و کرمان بوده و به آموزش زبان‌های باستان و شاهنامه می‌پرداخته است.

سپس به دلیل تضاد رویکرد دانشگاه با اندیشه‌هایش فقط به تدریس آزاد پرداخت.

اکنون نیز به صورت رایگان به آموزش زبان‌های باستانی ایران و برگزاری انجمن‌های شاهنامه‌خوانی، شاهنامه‌شناسی و شاهنامه‌پژوهی در بنیاد نیشابور مشغول است.

وی از سال ۱۳۶۴ چند شماره مجله پژوهش‌نامه فرهنگ ایران را نیز منتشر کرده است.

فریدون جنیدی بیش از ۳۰ سال از عمر خود را برای ویرایش شاهنامه صرف کرده ‌است تا بنا به نظر خود بیت‌های افزوده شاهنامه را از آن‌ها جدا کند.

نسخه ویراسته او از شاهنامه در سال ۱۳۸۷ منتشر شد که شیوه متفاوت تصحیح او جنجال‌های زیادی در پی داشت و مایه نقد‌ها و بررسی‌های فراوان شد.

زندگینامه فریدون جنیدی

در سال ۱۳۴۵، زمانی که جنیدیِ جوان در کلاس درس تاریخ فرهنگ مرحوم عیسی صدیق نشسته بود استاد داشت درباره تلاش‌های هِنری راولینسونِ اروپایی که با بررسی کتیبه بیستون توانسته بود، خط میخی را بخواند، دادِ سخن می‌داد و می‌گفت: «یک اروپایی برای خواندن سنگ‌نوشته ایرانی سی سال زمان نهاد، شما که ایرانی هستید آیا حاضرید برای کشور خودتان سه سال از عمر خودتان را بگذارید؟»

در این هنگام فریدون جنیدی از جای خود بلند ‌می‌شود و خطاب به استاد می‌گوید: «استاد، مگر شما آن ایرانیان را که سی سال بر سر کار پژوهش جان و زمان نهاده باشند، نمی‌شناسید؟ مگر فردوسی برای زنده نگه‌داشتن اندیشه و فرهنگ و زبان ایرانی سی سال زمان ننهاد، با آنکه بارها گفته شده است که نان جوین نیز بر سفره نداشته است؟

مگر استاد دهخدا بیش از سی سال زمان بر سر فرهنگ ننهاد؟

هنوز کفن دهخدا خشک نشده است، شما به جای آنکه جوانان را برانگیزید تا سی، چهل سال از زمان خود را بر سر فرهنگ ایران بنهند، آنان را کوچک می‌شمارید تا در خود ننگ ببینند و خویش را درخور و شایسته سرزنش بشمارند؟

اکنون برای آنکه بدانید جوانان ایرانی سی سال از زندگی خود را بر سر فرهنگ ایران می‌نهند، همین جا به شما می‌گویم: من، فریدون جنیدی، جوان ایرانی، تا پایان زمان خود، زندگی خویش را در راه پژوهش در فرهنگ ایران خواهم افشاند.»

پایان پیام

نویسنده: مریم مهاجر، دانشجوی تاریخ دانشگاه علامه طباطبایی

خروج از نسخه موبایل