پنجره ای برای بهار

پنجره ای برای بهار

به گزارش گلونی احمد پورخداداد در پویش پیک زمین نوشت:

«فکرش را بکن، بهار آمده باشد و نشسته باشی پشت یکی از پنجره‌های دلخواه خانه.

باد بوزد و باران ساز خود را کوک کند برای رگباری کوتاه و خوشبو.

و تو خوشحال باشی که جز ترافیک و خانه‌های سنگی و برج سیمانی آن سمت خیابان، یک درخت کوچک کنج تابلوی نام کوچه کاشته‌اند تا چشم به آن بدوزی و باور کنی هنوز هم بهار در روزگار ما جریان دارد.

اصلا پنجره‌ای که در امتدادش درختی سبز برای تماشا ندارد، به چه درد می‌خورد؟

درخت که نباشد قمری‌های سر به هوا دوباره لانه‌هاشان را روی در پارکینگ همسایه می‌سازند و فردا صبح که در باز شود، عزادار جوجه‌های به دنیا نیامده‌شان می‌شوند.

درخت که نباشد گنجشک‌ها عادت می‌کنند به سیم‌های سرد برق.

پنجره ای برای بهار

گربه‌ها جای پا ندارند برای پریدن روی دیوار خانه و رسیدن به تراس همسایه‌ای که برای‌شان در ظرفی کوچک غذا گذاشته است.

درخت که نباشد، فرقی نمی‌کند خیابان چقدر شلوغ، یک سکوت آزار دهنده منظره پشت پنجره خانه را پر خواهد کرد.

درخت که نباشد، نمی‌فهمی که چهارفصل آمدند و رفتند و تقویم روزهای زندگیت پا به سال تازه گذاشت.

پنجره‌ای که در امتدادش درختی برای تماشا ندارد حتی اگر همیشه باز باشد، دیر یا زود به انزوا کشیده خواهد شد.

دیر یا زود خواهد شکست در غم در آغوش گرفتن آسمان.

دیر یا زود افسرده خواهد شد و اجازه خواهد داد به روی احساس ناامنی‌اش نرده‌های افقی و عمودی دست هم را بگیرند.

پنجره‌ای که در امتدادش درختی برای تماشا ندارد، زود خسته خواهد شد.

زود خواهد افتاد در پنجه سیاه یأس و زود جان خواهد داد در امتداد روزهای تلخ زندگی.

پنجره‌ای که در امتدادش درختی برای تماشا ندارد، تا پلک روی هم بگذاری، خواهد مرد.

و خانه‌ای که پنجره‌اش مرده، خانه‌ای که نور و منظره و هوا ندارد، دیگر چه از صفا و حال خوب خواهد داشت؟

خانه‌ای که پنجره‌اش مرده، حال دل آدم‌هایش هم خوب نیست.

اصلا خانه و پنجره و درخت، همه بهانه‌ای هستند برای خوبی حال آدم‌هایی که پشت پنجره‌ها ایستاده‌اند.»

پایان پیام

کد خبر : 219877 ساعت خبر : 4:18 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=219877
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات