سریال احضار نورپردازی خوبی دارد
این روزها و در ماه رمضان سریال احضار به کارگردانی علیرضا افخمی پخش میشود.
داستان کلی این سریال روایتگر ماجرای مسافرت مائده و زهره است که دخترعمه و دختردایی یکدیگر هستند. آنها قصد دارند تا به همراه دو تن از دوستان نزدیک خود که سوسن و شکیبا نام دارند، برای یک سفر تفریحی به شمال کشور بروند.
به گزارش گلونی ماورائی، گونهای نانوشته برای سریال ماه رمضان امسال با نام احضار است که این شبها از شبکه یک سیما به تماشایش مینشینیم بلکه هم شاید کمی بترسیم و افطاریمان هضم شده و برای وعده سحری جا داشته باشیم.
احضار در فرهنگ فارسی معین؛ حاضر آوردن، فراخواندن و به حضور خواستن معنی شده است.
سوال نخست اینکه؛ آیا گونه ماورائی زبان سینمایی هم جنس با فرهنگ ماست؟ در اینکه این ژانر، مخاطب خود را داشته و این قشر، از نمونههای فرنگیاش غافل نمیشود تردیدی وجود ندارد اما دغدغه مخاطب تا چه اندازه بسته به این نوع از تعریف داستان است؟
مجموعه تلویزیونی احضار به چند دلیل ضعیف و نادرست است.
بازیهای غلط و غیر قابل باور، فارغ از ژانر آن، ساختار کلامی (دیالوگ) سطحی و دم دستی که قلم به خوبی دست فیلمنامهنویس را نبوسیده است.
همچنین انتخاب نادرست برخی از بازبگران مانند نقش فرهاد و تفاوت سنی او با شخصیت، کارگردانی شلخته و قاببندیهای شتاب زده، گنجاندن زورکی یک بیانیه شخصی اعتقادی در قالب یک سریال به قصد تلنگر زدن به مخاطب که به دلیل فقر سریال خوب در این روزهای تلویزیون ناچار به دیدنش میکند.
تنها نکته نسبتا خوب سریال احضار نورپردازی آن است که تا اندازهای در خلق سکانسهای ماورائی موفق عمل میکند.
پایان پیام
نویسنده: نیما نعمتی زاده