به تخت نشستن لویی شانزدهم و موافقت با انقلاب مردم
به تخت نشستن لویی شانزدهم و موافقت با انقلاب مردم
به گزارش گلونی لویی واپسین یا شانزدهم، نوه لویی پانزدهم میان سالهای ۱۷۷۴ تا ۱۷۹۲ بر جای او نشست.
موسیو وتو از نامهایی است که مردم فرانسه به او دادند. علت دادن این نام به پادشاه این بود که وی میخواست در مجلس ملی دارای حق وتو باشد تا بدین وسیله، ملت را در بند نگاه دارد.
لویی گمان میکرد که پادشاه قادر مطلق است و مردم، بنده او هستند. لویی از سرعت سیر افکار عامه بیخبر بود و هرگز آتش خشم و قهر به چشمان بینورش، فروغی نداد.
به گفته تاریخ دانان از خصوصیات مثبت دوران این شاه، پایان رکود اقتصادی حاکم بر فرانسه بود که از اواخر دوران لویی چهاردهم بر اوضاع کشور سایه افکنده بود.
به طوری که حجم بازرگانی فرانسه ظرف مدت حکومت ۱۸ ساله او دو برابر شد اما این پیشرفتها فقط به سود دربار و هزینههای تجملی دربار بود.
لویی در سال ۱۷۷۰ با شاهزاده اتریشی ماری آنتوانت وصلت نمود. این وصلت، مصلحتی بود میان اتریش و فرانسه.
ماری پس از بر تخت نشستن لویی، زنان پیر درباری را از مقام خود برکنار کرد و به تجمل و اسراف و تلف نمودن خزانه دولت پرداخت. مردم او را بانوی کسر بودجه لقب دادند.
در حالی که لویی و زنش، انقلاب را ناشدنی تلقی میکردند انقلابیون برای پیشرفت آماده بودند حتی از جان خود نیز بگذرد.
آینه واژگونی استبداد نه از تسخیر باستیل، بلکه از ورسای آغاز شد. ورسای در دست زن بیخرد لویی، مبدل شده بود به صحنه تئاتر که در آن بزرگ زادگان و کشیشان، نقشهای مضحک یک کمدی را باز میکردند.
بحران مالی روز به روز بیشتر و مرگ و بیماری روز به روز افزونتر میشد. همه چیز رو به کاهش مینهاد جز کسر بودجه و مالیات.
لویی شانزدهم مخالف سر سخت تشکیل مجلس بود.
چون در آن دوره خاص لویی وامهای بینالمللی زیادی از کشورهای مختلف گرفته بود که نه فقط عایدی برای دولت نداشت و برای پیشرفت از آنها استفاده نشد بلکه در راههای بیمصرف خرج شد و رکود اقتصادی و ارزش پول فرانسه به شدت افت کرد.
او برای بهانه جویی و مقابله با مجلس نمایندگان، کلامی با این موضوع مخالفت نکرد و سربازانش را به سراغ آنها فرستاد تا تشکلها بیشتر از آن شکل نگیرد که البته ناموفق بود و قشر نظامیان هم کم کم به روشنفکران فرانسوی پیوستند.
ولی دیری نپایید که نجاران نیز شیفته سخنان آتشین میرابو گشته و از کار دست کشیدند و به شنیدن مباحثات مجلس ملی پرداختند.
به سبب این ایستادگی ملت، لویی وادار شد به نجیبزادگان فرمان دهد که به نمایندگان مردم بپیوندند. فرمان او پدیرفته شد و بدین ترتیب نخستین نبرد انقلابیون به پیروزی پایان یافت.
گفته میشود روزی که شاه با انقلاب مردم موافقت کرد و پرچم سه رنگ انقلاب را سه رنگ پرچم فرانسه بر تاج گذاشت، جمعیت مردم که شاهد این عمل بودند فریاد زدند: «شاه ما، پدر ما».
عاقبت اما خودش به گیوتین کشیده شد و ۹ ماه بعد همسرش ماری آنتوانت هم به همین طریق از بین رفت.
تنها پسرش که ۸ سال بعد از ازدواجش با شاهزاده خانم اتریشی متولد شده بود لویی شارل هم در خفقان فوت شد و دخترش هم مدتی بعد از زندان فرار کرد و به اتریش نزد خانوادش رفت.
پایان پیام
نویسنده: فاطمه نصیری راد
کد خبر : 224700 ساعت خبر : 11:22 ق.ظ