داستان مرگ گورخری که کاخ آرزوهایش فرو ریخت
داستان مرگ گورخری که کاخ آرزوهایش فرو ریخت
به گزارش گلونی قطعا همه ما از مرگ گورخر نر در باغوحش تهران باخبر شدهایم.
احیانا اگر کسی هنوز در جریان نیست باید بگوییم که هفته گذشته با هوش و درایت مثال زدنی عزیزان، سه راس گورخر آفریقایی شامل دو ماده و یک نر از کشور هلند به ایران منتقل شدند.
این حیوانات پس از چند روز نگهداری در گمرک، در روز ۱۲ اردیبهشت ماه به مرکز نگهداری حیاتوحش صفادشت در استان تهران منتقل شدند و گورخر نر در روز ۱۳ اردیبهشت جان به جان آفرین تسلیم کرد.
این موضوع حسابی صدای مردم و فعالان محیط زیست را درآورد.
فعالان محیط زیست اعتراض میکنند که اصلا چرا مجوز ورود این حیوانات بدون در نظر گرفتن شرایط نگهداری و استانداردهای لازم، صادر شد؟
آن یکی جواب میدهد پولش را داشتم، خریدم، به تو چه؟
سایر ویدیوها در نماشای گلونی
داستان مرگ گورخری که کاخ آرزوهایش فرو ریخت
ولی من به دعوای آنها کاری ندارم، دارم به گورخر بیچاره فکر میکنم.
فکر میکنید در آخرین لحظات زندگیاش به چه چیز فکر میکرده است؟
احتمالا با خودش گفته است داشتم در اروپا برای خودم عشق و حال میکردم.
با شلوارک رفت و آمد میکردم و گاهی با بچهها محصولات گیاهی میگرفتیم تا دور هم باشیم.
نمیدانم چیشد که یکدفعه خبر آوردند باید تبعید بشوی.
هرچه گفتم مگر شلوارک پوشیدن آزاد نبود؟
آخر برای چه جرمی میخواهید من را تبعید کنید؟
گفتند حالا ما یک چیزی گفتیم، تو باید گند داستان را دربیاوری؟
ناراحت نباش، قرار است بروی به یک باغوحش بزرگ، خیلی بزرگ، اینقدر بزرگ که حتی از کشورت هم بزرگتر است.
من هم پذیرفتم، خودم را دلداری دادم که درست است دیگر نمیتوانم با دوستانم دورهم جمع بشویم و محصولات گیاهی مصرف کنیم یا از پنجره اتاقم قطرههای باران را ببینم، اما به هرحال قرار است بروم خارج.
پس خودم را آماده تبعید به خارج کردم.
راه طولانی بود، هرچه نزدیکتر میشدیم استرس من هم بیشتر میشد.
آب و هوا برای من مناسب نبود. هرچه باشد یک عمری به آب و هوای تمیز با رطوبت بالا عادت داشتم.
خارج یا داخل؟ مسئله این است
به هرحال ما را پیاده کردند و دیدم راست میگویند. این باغوحش بزرگ است، خیلی بزرگ. این قدر بزرگ که حتی آدمها هم در آن گم میشوند.
ولی تصورم از خارج این نبود. آیا اینجا هم خارج حساب میشود؟
مگر خارج نباید یک جای باحال باشد که به ما خوش بگذرد؟
مگر خارج نباید چند پله از خانه خودت بهتر باشد؟
یعنی در خارج هم حیوان را میزنند؟ یعنی گول خوردم؟
اینجا خارج نبود، دقیقا داخلِ داخل بود.
جایی که حتی به خودشان اهمیت نمیدهند چه برسد به حیوانات.
جایی که صاحبم فحاشی میکند چون بابت من پول پرداخت کرده است و حالا به خاطر پولش ناراحت است که من مردهام.
چه دلخوشی دارند این فعالان محیط زیست.
مردمی که بدون در نظر گرفتن صلاحیت روحی و فکری و مالی خود، صرفا چون میتوانند، صاحب فرزند میشوند و بعد بچه را رها میکنند در خیابان با این فکر که نتوانستیم بزرگش کنیم.
از چنین مردمی انتظار دارند که شرایط حیوان بیچاره را در نظر بگیرند و بعد حیوان را بیاورند، خندهدار نیست؟
سطح توفعتان فراتر از حد انتظار است.
به هرحال فهمیدم که همیشه سادهها نیستند که سرشان کلاه میرود و بدشانس هستند.
حتی اگر راهراه یا گلگلی هم باشی اگر در یک باغوحش بزرگ بدون مدیریت در داخل رهایت کنند، عاقبتت مرگ است و حتی پاسپورت هلندی هم به دادت نمیرسد.
پایان پیام
نویسنده: بیتا اشکانیان
کد خبر : 223836 ساعت خبر : 12:10 ب.ظ
آخرش اشکمون در اومد