شلنگ تخته تلویزیون به گذشته با پاورچین
شلنگ تخته تلویزیون به گذشته با پاورچین
به گزارش گلونی پاورچین به کارگردانی مهران مدیری یک مجموعه تلویزیونی در گونه کمدی موقعیت و کلام و پیشگام در خلق دنیای تازه است که برای نخستینبار از شهریور تا دی ماه ۱۳۸۱ هر شب از شبکه پنج سیما پخش میشد.
همان وقتها بود که در رادیو تلویزیون مراکز استانها، زمزمههایی به گوش میرسید که شبکه پنج (تهران) سریالی با نام پاورچین در حال پخش است که سر و صدا کرده و ما هم دلمان از این مجموعهها میخواهد!
زمان گذشت و سیما پر شد از پاورچین، از نمایش بخشهایی از آن گرفته تا پخش از شبکههای استانی و اکنون در آی فیلم.
این سریال، بدون نقص نبوده و نگارنده بعید میداند که سازندگان آن به مشکلاتش آگاه نباشند، اما هر چه هست، به عنوان نقطه اوجی بر مجموعههای کمدی شبانه به شمار رفته و میرود.
متن
مخاطب معمولا در قسمتهای ابتدایی سریالهای شبانه مدیری، با موضوع شگفتانگیز و خلاقانهای روبهرو نمیشود. نکته پر رنگ در قسمتهای آغازین، تکیه بر قاببندی، برشهای فنیتر و تمیز و حرکت و ایستایی بازیگران است.
بر خلاف آن، متن از ابتدا کم جان بوده و یقه ذوق و کنجکاوی بیننده را نمیگیرد، حتی عیار کمدی نیز اندک و نحیف است. اما رفته رفته، اثر، خودش را روی آنتن و در رویارویی با تماشاگر میشناسد، موقعیتهای کمدی، تنوع شوخیها و ساختن دنیایی فرضی، قوت میگیرند.
درواقع هر چه قسمتها پیش رفته و پخش میشوند، متن جان گرفته و کارگردانی، شتابزده و شلخته میشود.
مخاطب با مرور آثار شبانه مدیری، بیشتر به این ویژگی پی میبرد تا جایی که این رویکرد به یک شیوه تبدیل شده است.
ویژگی متن
بالا بردن ذائقه بیننده با خلق دنیا، زبان و موقعیتهای ملیح و تازه، همچنین گنجاندن مظروف مناسب در این ظرف خلق شده که همانا حرفهای تازه و روز جامعه است.
خوب است یا بد
برای نگارنده هنوز جای پرسشی جدی و عمیق است که آیا این درست است که در یک پدیده فرهنگی، قبح یک یا چند رفتار ناپسند از بین برود یا خیر؛ رفتارهایی مانند پاچه خاری (کنایه به چاپلوسی)، دروغ، غیبت، زیر آب زنی و…
از سویی یک اثر نمایشی با هر گونهای از رسانه، میباید به سان آینهای رفتار کند تا تماشاگر کردار خود را در آن دیده و هشدار گرفته تا شاید تغییر کند و از طرفی نیز اگر همین بدیهای انسانی برای ایشان عادی شود، انجام آن نیز ساده میگردد.
خب تکلیف نویسنده چیست؟ دور از جان دقیقا چه گلی به سر گیرد؟
بازیگران
بازیگران پاورچین نیز، مانند متن و کارگردانی، با هر قسمت، بیشتر خود و اندازه نقش را پیدا کرده و بیننده با ایشان خو میگیرد.
مانند؛ جواد رضوبان و سیامک انصاری که بازیشان با قسمتهای آغازین قابل مقایسه نیست.
تماشاگر چشم پوشی بلد است
تماشاگر شتاب در کارگردانی، خندههای بازیگران که حاصل برداشتهای مطلوب هستند، دیدن چند باره بوم صدا و خواندن فاحش جملات مربوط از روی متن پیشروی توسط بازیگران و … را میبیند اما به جهان بانمکی که پیمان قاسمخانی ساخته میبخشد.
پاورجین در زمان خود، یک حرکت بدیع و رو به جلو بود و با هر بار بازپخش، شوخیهایش افت کرده و مزهاش را از دست داده است.
بازپخش چندباره این سریال کمدی، برای چندمین بار نشان میدهد که تلویزیون اینروزها دارد برای نجات از ریزش جدی و تهدید کننده افت مخاطب، به داشتههای گذشته خودش شلنگ تخته میاندازد.
پایان پیام
نویسنده: نیما نعمتی زاده
کد خبر : 226480 ساعت خبر : 4:28 ب.ظ