پیر آبلارد بنیانگذار اندیشه روشنگری در غرب
به گزارش گلونی پیر آبلارد پیش از دکارت به موضوع شک پرداخت.
او بیان کرد با شک به حقیقت تحقیق پی می‌بریم و به نوعی شک راه تحقیق است و برای اعتقاد داشتن فهم هم لازم است.
آبلارد در تاریخ اندیشه غرب اولین متفکری بود که از استقلال نشانه‌هایی به نمایش گذاشت، این دیدگاه مستقل از قالب‌های جذب اندیشانه‌ای که ذهن علمای قرون وسطایی به آن عادت داشتند، بود.
آبلارد در بحث بین ایمان و عقل، طرف عقل را گرفت و بیان کرد: «ایمان به جهت مقبولیت خود در برابر عقل باید نیازهای آن را برآورد و انسان خود را به سلاح دلیل مسلح کند.»
این فکری بود که آبلارد را به یگانگی و حدت الهیات با فلسفه راهنمایی کرد و تلاش کرد هر دو علم را از پناهندگی به قدرت باز دارد.
آبلارد در تاریخ تفکر مغرب زمین اولین متفکری بود که بنیاد اندیشه روشنگری و حس بیداری غرب را پی‌ریزی کرد.
بیداری غرب هم از یک خودآگاهی فرهنگی آغاز شد و قبل اینکه به رشد اقتصادی، تحولات اجتماعی و نوسازی سیاست دست بزند، به غنی سازی فرهنگ از طریق رنسانس ادبی پرداخت.
با این رنسانس زمینه تولد ادبیات جدیدی فراهم آمد که در دو بخش قابل بررسی بود؛ یکی اینکه انسان و نگاه ویژه او به قرار گرفتن در محور توجهات معرفت شناسی بود.
در بخش دیگر طبیعت با رویکردی هستی شناسانه بود که موضوع هنر، ادبیات و علم قرار گرفت.
در قرن سیزدهم راجر بیکن انگلیسی از راه عقل متوسل به تجربه شد، مقدمات علوم تجربی را فراهم کرد. وی زبان عربی را فرا گرفت و از طریق مطالعه آثار علمای ایرانی-اسلامی به علم نوین دست یافت.
راجر بیکن از نخستین دانشمندانی بود که با رویکرد به طبیعت، زمینه تولد علوم طبیعی را فراهم آورد.
فرانسیس بیکن هم وطن و از خویشاوندان راجر بیکن نظریه او را دنبال کرد و به عنوان بنیانگذار علوم طبیعی شناخته شد.
پایان پیام
نویسنده: فاطمه نصیری راد