فیلم سینمایی گیج گاه گاهی شلخته است

فیلم سینمایی گیج گاه گاهی شلخته است

به گزارش گلونی فیلم سینمایی گیج گاه یکی از فیلم‌های در سی و هشتمین جشنواره جهانی فجر بود که نقد آن را می‌خوانیم:

داستان

یک معلم ادبیات و ورزش، که کلاس کاراته دارد، به مادر مطلقه یکی از شاگردانش علاقه‌مند شده و با هم ازدواج می‌کنند.

در این میان اتفاقات عجیب و غریبی می‌افتد، از بی‌پول شدن آقای معلم تا باز شدن پای جمشید هاشم‌پور ستاره فیلم‌های اکشن ایرانی به داستان.

فیلمنامه

گیج‌گاه را ارسلان امیری و عادل تبریزی نوشته‌اند. زاویه دیدشان بد نیست و در کنار حفظ سینمای بدنه و رونق بخشیدن به گیشه، حرف نسبتا معمولی اما خوبی نیز دارد.

فارغ از اینکه هدف نویسندگان چه بوده، این فیلم درامی خانوادگی محسوب می‌شود که کمدی زیاد از حد در برخی از سکانس‌ها مانند عروسی در باشگاه، دست از سرش برنمی‌دارد!

می‌توان سکانس معلم و مادر دانش‌آموز را در ماشین، بهترین موقعیت ترکیبی کمدی و درام فیلم (نسبت به خودش) برشمرد.

همچنین سکانس عروسی را به عنوان بدترین پرداخت در اثر دانست. سکانسی که شلختگی و خالی بودن به آن آسیب زده است.

گیج‌گاه در متن هدف خوبی داشته است اما به دلیل عدم برقراری تعادل میان کمدی و درام خانوادگی، بیشتر بسان اثری می‌ماند که گیشه‌اش به پیام اصلی چربیده است.

با تمام این توضیحات، نگارنده بر این باور است که فیلمنامه، مخاطب را راضی می‌کند.

کارگردانی

عادل تبریزی پس از سال‌ها تلاش و همکاری به عنوان عوامل پشت صحنه سینما، نخستین فیلم خود را با رویکردی نوستالژیک (خاطره برانگیز)، و با ترکیب کمدی و ملودرام ساخته است، اثری که خالق آن اصرار دارد بر چسب یک کمدی و نوستالژیک صرف از کارش برداشته شود.

نکته نخست اینکه، اشکالی ندارد اگر یک فیلم نوستالژیک یا کمدی یا هر دو باشد، مهم این‌ است که با انتخاب هر کدام، اثر به خوبی پرداخت شده باشد.

گیج‌گاه، خودش را یک کمدی، درام و نوستالژیک معرفی می‌کند که در کارگردانی نیز، تعادلی میان کمدی و درام آن برقرار نشده است.

فیلم شروع خوبی داشته است و گونه خود را به نسبت معرفی می‌کند، هر چند رفته‌رفته با نوساناتی تغییر رویه داده و سر از جمشید هاشم‌پور در می‌آورد که به عنوان نکته غافلگیری بیننده، بد نیست.

گیج‌گاه به عنوان سینمای بدنه و گیشه تقریبا خوب از آب درآمده است و تماشاگر با دیدنش، هم می‌خندد، هم کمی به یاد گذشته می‌افتد و هم در چند جای معدود، حرف‌های نسبتا عمیق می‌شنود.

آنچه که این فیلم را گاهی آزار می‌دهد، شلختگی در ساختار است که می‌توان به شلوغ بودن سکانس عروسی اشاره کرد.

بازیگری

بازی باران کوثری در نقش مادر دانش‌آموز، با افزودن وزن و لحن کشیده و ویژه، باورپذیر است و تا پایان در دل مخاطب بیشتر جا خوش می‌کند.

حامد بهداد که این روزها بازی بسیار خوب ایشان را در سریال نمایش خانگی می‌خواهم زنده بمانم شاهدیم، در گیج‌گاه، اندکی در تلفظ کلمات شتاب دارد.

سایر بازیگران به نسبت و متناسب با جنس کار، قابل باور‌ند.

پایان پیام

نویسنده: نیما نعمتی زاده

کد خبر : 229834 ساعت خبر : 11:04 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=229834
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات