ریچارد دوم و کوتاه کردن دست اشراف از حکومت
به گزارش گلونی ریچارد دوم هشتمین پادشاه انگلستان بود که دوران پر از جنجالی را به وجود آورد. چراکه تاکید زیادی بر مستقل عمل کردن و بریدن دست اشراف و خاندانهای بزرگ داشت و همین امر دشمنان زیادی را برای او به بار آورد.
با وجود این که این شاه در سن بسیار کم توانست شورش دهقانان را سرکوب کند و از متزلزل شدن پایههای قدرت اشراف و تختگاه سلطنت جلوگیری کند اما باز هم به آن صورت که میخواست نتوانست از دخالت و حضور اشراف جلوگیری کند.
در دوران سلطنت او بود که مالیات دهقانان برای جبران کمبود درآمد بزرگان انگلستان افرایش پیدا کرد.
در این هنگام کشیشی اهل انگلیس به نام جان بال موعظههایی سر داد که شاه و دستگاه ساطنت را به لرزه انداخت.
او از برابری انسانها دم میزد و معتقد بود آنچه انسانها را از متمایز میکند دانش آنهاست و حکومتها به نابرابری بین انسانها دامن زدهاند.
او از مفهومی سخن میگفت که در روزگار قرون وسطیای اروپا هیچ جایی نداشت. از عدالت و عدالت اجتماعی میگفت و از این که منابع طبیعی به خداوند تعلق دارند و نباید جز مایملک کسی نیست.
سخنان او باعث شد ریچارد دوم ابتدا او را از موعظه محروم کرد و چون جان بال به دستورات شاه اعتنایی نکرد، تاج و تخت او را به هیزم به آتش ریختن شورش دهقانان متهم کرد. جان بال به بدترین شکلی که رسم روزهای قرون وسطی بود، مجازات شد و به قتل رسید.
اما همانطور که گفتیم، با مرگ جان بال هم دشواریهای مقابل ریچارد دوم از بین نرفت. او برای قدرتگیری دوباره تعدادی از بزرگان و بارونها را به قتل رساند و پسر عمویش را نیز به فرانسه تبعید کرد.
بازگشت پسرعموی ریچارد از تبعید به این معنی بود که ریچارد باید تاج و تخت را تسلیم کند و چون حمایت هیچ یک از اشراف را نداشت خیلی زود مجبور به این تسلیم و سپس مرگ شد.
درباره انگلستان بیشتر بخوانید
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید