دشواری شناخت اساطیر چینی و ارتباط آن با اجرام آسمانی

دشواری شناخت اساطیر چینی و ارتباط آن با اجرام آسمانی

به گزارش گلونی فرهنگ و اساطیر چینی از حیث دیرینگی با هم رابطه تنگاتنگی دارند و ریشه‌های تمدنی این سرزمین را می‌توانیم در فرهنگ باستانی آن مشاهده کنیم.

چنین تمدنی در سواحل دریای زرد در شمال چین و در دشت‌های اطراف رود یانگ‌تسه در جنوب چین وجود داشت. البته جوامع دیگری در چین وجود داشتند که احتمالا از تمدنی که در منطقه جغرافیایی مذکور حضور داشتند، دیرینه‌تر هستند.

برخلاف آنچه در اساطیر یونانی و حتی بین‌النهرینی شاهد هستیم، اسطوره‌های چینی به عنوان پایه و موضوع آثار ادبی آن سامان مورد استفاده قرار نگرفتند.

این مسئله به معنی منتقل نشدنِ نسل به نسل این اساطیر نیست بلکه شاید نشان از این دارد که بسیاری از نویسندگان چینی اعتقادی به این اساطیر نداشتند و حتی آن‌ها را درک نمی‌کردند.

درباره آفرینش در اساطیر چینی روایت‌های مختلفی ذکر شده است.

یکی از این روایت‌ها بیان می‌کند؛ نوگوا، ایزد بانویی اعجاب انگیز و حلزون/خزنده مانند از آسمان‌ها جدا شد و به زمین آمد. جهان طبیعی در هنگام ورود نوگوا به زمین وجود داشت اما انسانی در آن نبود.

نوگوا که احساس تنهایی می‌کرد، انعکاس خود را در چیزی دید، گِلی برداشت و تندیسی شبیه به خود ساخت و چون تندیس جان گرفت، نوگوا شاد شد و با آفریدن موجودات دیگر، جهان را پر کرد و خود نگهبان آنان شد.

در واقع شناخت اساطیر چینی مشکل‌تر از شناخت اساطیر سایر مناطق جهان به نظر می‌رسد، چرا که برعکس جاهای دیگر ساختار نظام‌مندی برای معرفی و رتبه این ایزدان وجود ندارد.

علاوه بر این‌ها تعداد ایزدبانوان چینی بسیار اندک است و می‌توان از این جهت پایگاه نازل زنان در جامعه چینی را دریافت.

اسطوره‌های چینی شامل ایزدانی کیهانی و مرتبط با اجرام آسمانی و نجومی، اسطوره‌های مربوط به عناصر، وقایع و فجایع طبیعی چون آب و آتش، توفان و خشکسالی و… است.

اما نهایتا باید بدانیم اگر با عینکی که اسطوره‌های یونان و بین‌النهرین را مورد بررسی قرار می‌دهیم، به سراغ چین و تمدن آن برویم، دچار خطا و نافهمی خواهیم شد.

ضمن اینکه از هم گسیخته شدن این اساطیر و به فراموشی سپرده شدن بسیاری از آن‌ها راه شناخت را خود به خود بر ما دشوار کرده‌اند.

پایان پیام

نویسنده: کیمیا قنبری

خرید از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید