جشن تیرگان روزی که آرزوها رنگ روشنی گرفت
جشن تیرگان روزی که آرزوها رنگ روشنی گرفت
به گزارش گلونی افسانهها میگویند هزاران سال پیش در چنین روزی پرواز یک تیر توانست سرنوشت کشور ما را تغییر دهد.
در روزگاری که ایرانشهر سیلی خورده و تبزده درگیر جنگ با افراسیاب بود و پیشِ رو و پشت سر خود راهی جز بن بست نمیدید، قرار بر این شد تا پرتاب کردن یک تیر مرز میان توران و ایران را مشخص کند.
زمانی که آرش کماندار از این پیمان باخبر شد، خود را به مردم و شاه ایران، منوچهر، معرفی کرد و بدن خود را به آنها نشان داد و گفت بدن مرا ببینید که خالی از امراض و زخم است و چون تیر را پرتاب کنم، این تن شرحهشرحه خواهد شد. (در این پیکار/ در این کار/ دلِ خلقی است در مشتم/ امید مردمی خاموش هم پشتم/ کمان کهکشان در دست/ کمانداری کمانگیرم).
سپس آرش کمان را تا بناگوش بالا برد، جان خود را در تیر گذاشت و آن را پرتاپ کرد (آری، آری، جان خود در تیر کرد آرش/ کار صدها صد هزار تیغه شمشیر کرد آرش) و خداوند به ایزد باد دستور وزیدن داد و با فداکاری آرش و یاری خداوند تیر در جایی میان فرغانه و طبرستان بر درختی که بزرگتر از آن در جهان وجود نداشت، فرود آمد و مرز ایران و توران را مشخص کرد.
از آن روز تا به حال ایرانیان دهم تیر ماه را تیرگان یا جشن آبریزان نامیدند و در این روز به جشن و پایکوبی میپردازند، غسل میکنند، فال میگیرند و شب را تا نیمهشب به آوازخوانی سر میکنند.
شواهد برگزاری چنین جشنی هم در گزارشهای سفیر اسپانیا و جهانگرد ایتالیایی پیترو دلاواله در زمان صفویان آمده است و میدانیم که در روزگار زیاریان نیز این جشن در دربار برگزار میشده است.
عین این افسانه در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی آمده است و اوستا نیز در تیریشت خود از جانفشانی آرش کمانگیر یاد میکند.
برای نسل معاصرتر اما منظومه برف میبارد از سیاوش کسرایی یادآور روزی است که با دلاوری آرش خانه و کشورمان از وجود دشمن پاک شد و آرزوهایمان رنگ روشنی گرفت.
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید
کد خبر : 233534 ساعت خبر : 4:02 ب.ظ