شورای عدم حل اختلاف و انتصاب وزیر دانش های پیشرفته
شورای عدم حل اختلاف و انتصاب وزیر دانش های پیشرفته
به گزارش گلونی تمام گروههای مجازی مدرسه پر شده بود از تبلیغات نامزدهای انتخابات شورای عدم حل اختلاف دانشآموزان.
این شورا، همواره مذموم بودن کتککاری و شایسته بودن مهربانی با یکدیگر را به شدت محکوم کرده و از هیچ تلاشی برای ایجاد اختلاف و درگیری بین دانشآموزان دریغ نمیکرد.
طبق اساسنامه تصویب شده در مجمع دانشآموزان بیرگ، شورای عدم حل اختلاف مسئولیت داشت اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» را تمام و کمال اجرا کند.
کافی بود بوی اتحاد و همبستگی به مشام تیز اعضای شورا برسد، تا یک دعوای حسابی راه نمیانداختند و دو سه تا آستین جر نمیخورد و چهار پنج تا زانوی شلوار قلوهکن نمیشد و پنج شش تا دماغ شکسته و کتف در رفته حاصل نمیشد، ولکن ماجرا نبودند.
اما هدف این گروه چه بود؟
یک عده مایهدار که حالِ درس خواندن نداشتند با یک عده قلچماق که آنها هم از قضای روزگار حالِ درس خواندن نداشتند باید جلوی کنجکاویهای بیش از حد عدهای که حالِ درس خواندن داشتند را میگرفتند تا معلوم نشود که آنها برای جلوگیری از افشای بیحالیشان با معلمان از خود بیحالترشان دست به یکی میکنند و سوالها را میخرند.
حال، سوال این است که آنها که متمول بودند چرا به جای این همه دردسر نمیرفتند «حالفروشی» کمی حال بخرند یا حال بگیرند که بعد بشینند درسشان را بخوانند؟
نکته این بود که تجربه پیشینیان ثابت کرده بود آنها که حالِ درس خواندن نداشتند ولی ادای حالدارها را در میآوردند، موفقتر بودند تا آنها که واقعاً حالِ درس خواندن داشتند.
بنابراین تمام ظرافت کار در این بود که شما عمیقاً حالِ درس خواندن نداشته باشی اما کاری کنی که همه فکر کنند حال درس خواندن داشتی و حتی اگر کسی فهمید که شما حال نداشتی نتواند این حال نداشتنت را ثابت کند و حال خودش گرفته شود.
البته موارد معدودی بوده که تعدادی از همین زیادی حالدارها خیلی به پر و پای حالندارها پیچیدند و در پی رسوایی مدارک بیحالیشان برآمدند و دقیقاً اینجاست که دلیل اتحاد دیرینه قلچماقها و متمولین حالندار مشخص میشود.
بنابراین همانطور که متوجه شدید انتخابات شورای عدم حل اختلاف بسیار در سرنوشت اهالی زر و زور نقش مؤثری داشت و به همان نسبت پیروز شدن در این انتخابات و البته اجرای وظایف محوله بسیار سنگین و طاقتفرسا بود.
همیشه چهار کرسی برای متمولین و دو کرسی برای قلچماقان در نظر گرفته میشد تا توازن قدرت برقرار شود.
اما امسال مشکل جدیدی در تشکیل شورا به وجود آمده بود. یکی از قلچماقهای معروف مدرسه، پنهانی به خواهر بهترین درسخوان مدرسه دل باخته بود.
از آنجا که عشق تعادل هر جنبندهای را بر هم میزند، قلچماق معروف بدون هماهنگی با شورا به طور خودسر اختلافات بین دانشآموزان را حل میکرد. هر جا درگیری و مشاجرهای پیش میآمد به صورت خودجوش چند بسته شیرینی ناپلئونی میخرید و بین تمام بچهها پخش میکرد. اگر اختلاف جدی بود، مادرش را واسطه میکرد و به خانه دو طرف دعوا سر میزد تا به یک تفاهم سازنده برسند. اگر درگیری فیزیکی پیش میآمد، خودش را سپر بلای ضربات سهمگین دو طرف میکرد.
خلاصه به این ترتیب درگیری و تنش در مدرسه کاهش یافته بود و درسخوانها با فراغ بال میتوانستند کلیه تقلبهای در حال انجام را کشف کنند.
معلمها و دانشآموزان متقلب شناسایی شدند و اسامی آنها با مدارک مستدل به مدیر مدرسه ارائه شد. مدیر مدرسه ضمن تشکر و تقدیر از کشف فسادهای موجود در مدرسه، کلیه مدارک و شواهد مبتنی بر تقلب را مهر و امضاء کرد و در کشوی پایین میزش بایگانی نموده و قول پیگیری تخلفات را به کاشفان داد.
مدارک پس از گذشت ۲۰ سال و قطعی شدن انتصاب دو تن از متمولین و قلچماقها به عنوان وزیر و وکیل، همچنان در کشوی پایین میز مدیر مدرسه با دقت محافظت میشد.
مدیر مدرسه پس از انتصاب این عزیزان با یک تماس تلفنی و ارسال چند عکس ناقابل موفق شد سمت «وزیر دانشهای پیشرفته» را به طرفةالعینی از آن خود کند.
پایان پیام
نویسنده: یاسمن سعادت
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید
کد خبر : 236615 ساعت خبر : 11:00 ق.ظ