یادداشتی بر قسمت یازدهم زخم کاری

یادداشتی بر قسمت یازدهم زخم کاری

یادداشتی بر قسمت یازدهم زخم کاری

به گزارش گلونی زخم کاری عنوان مجموعه نمایش خانگی به کارگردانی محمدحسین مهدویان و برداشتی از تراژدی مکبث ویلیام شکسپیر و رمان بیست زخم کاری نوشته محمود حسینی زاد است.

فیلمنامه و کارگردانی

نشان دادن گوشه‌ای دیگر از جدال دو قطب قدرتمند مالک و ناصر برای مخاطب جذاب بوده، کشش داشته و غیرمنتظره است.

ساختار کلام نیز در خدمت رویداد‌ها و موثر عمل می‌کند.

اما تزلزل و یک‌دست نبودن شخصیت مالک همچنان به اثر آسیب و بیننده را پس می‌زند.

طراحی لباس و ذلت مالک نیز پس از دستگیری میثم و مکالمه‌اش در بالکن خانه، تناسبی با کلیت شخصیت‌اش ندارد.

از سویی سکانس ساحل یا چیزی مانند اسکله و آمدن میثم و عبارت سطحی و به دور از باورپذیری دوست مالک با هیچ‌یک از عناصر دیداری و شنیداری و جایگاه مجموعه هم‌خوانی نداشته و دم‌‌دستی است؛

«خب من دیگه برم!»

این جمله از دوست خارج نشین مالک به حدی دم دستی است که گویی دبی چند کوچه آن طرف‌تر است.

از سویی در کارگردانی و البته متن، روشن نمی‌شود که میثم چگونه به ساحل ایران رسیده است.

در کنار خوبی‌های قسمت یازدهم و شگفتی‌های به دور از انتظار رویدادها از جمله تقابل دو‌قطب و آغاز انتقام ناصر – هر چند از میانه راه لو می‌رود – وجود سکانس ساحل، سرسری و ناتوان و غیرقابل باور است.

قسمت یازدهم زخم کاری را از فیلیمو تماشا کنید

نقد سایر قسمت‌های سریال زخم کاری را در این لینک بخوانید

پایان پیام

نویسنده: نیما نعمتی زاده

خرید از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
به بالا بروید