ژان ژاک روسو و نظریه اراده عمومی
به گزارش گلونی یکی از مهمترین نظریات و آرای ژانژاک روسو (۲۸ ژوئن ۱۷۱۲- ۲ ژوئیه ۱۷۷۸م.)، فیلسوف، آهنگساز و اندیشمند عصر روشنگری، که برخی از آن به مثابه روسو نیز سخن به میان آورند، نظریه اراده عمومی فرانسوی (Volonté générale) است.
اراده عمومی روسو، صرفاً اراده همه به عنوان مجموعهای از مقاصد فردی نیست، بلکه شامل عنصر قابل تعمیم در اراده هر فرد است.
در این نوشتار قصد داریم تا به بیان مقدماتی درباره اراده عمومی روسو بپردازیم که ما را در درک و دریافت دقیقتر از اندیشه او در نوشتارهای بعدی رهنما و رهگشا خواهد بود.
مفهوم اراده عمومی در اصل متعلق به روسو نیست، بلکه اراده عمومی یکی از اصطلاحاتی است که در رشته حقوق و الهیات نیز دارای مفهوم و کاربست علمی بوده است. این اصطلاح حتی توسط کسانی چون دیدرو و مونتسکیو و معلم او، نیکولا مالبرانش نیز مورد استفاده قرار میگرفت.
این اصطلاح همچنین در اندیشه جمهوریخواهی اسپینوزا به کار رفته است، هرچند میان اراده عمومی او و روسو تفاوتهایی وجود دارد.
در حالیکه تصور روسو از انحطاط اخلاقی بشر مترقی از زمان پدید آمدن جامعه مدنی با نظر اسپینوزا مبنی بر این مورد که طبیعت بشریت همواره و همیشه یکسان است اختلافات قابل توجهی دارد، اما هر دو فیلسوف بر این عقیدهاند که بدون یک معیار عالی برای برابری، اراده عمومی در حقیقت خویش بیمعنی خواهد بود.
روسو مخالف این نیست که که برای پیشگیری از بروز هرج و مرج، تنها میبایست یک اراده غالب وجود داشته باشد، اما هدف اصلی روسو مشارکت مدنی برای حفظ آزادی است به گونهای که این آزادی شهروندان را از خطر وابستگی به یک اراده خاص مصون بدارد. در اندیشه او بیان حاکمیت جز به واسطه اراده عمومی تمامی اعضای بدنه سیاسی، فاقد اعتبار و اصالت است.
به عبارتی دیگر، اعضای باشگاههای ژاگوبینی یا یعقوبی (Club des Jacobins) انقلاب فرانسه، علیرغم به کار بردن گسترده نظریات روسو در زمان انجام اصلاحات بنیادین و بیان پیشنهادات و نظرات خویش، به صورتی ناخودآگاه یکی از مفاهیم و اصطلاحهای رادیکال مربوط به اواخر قرن هفدهم میلادی را به کار میبردند که برخی از آنها، نسبت درک پیشینه آن ناتوان بودند.
پایان پیام
نویسنده: علیرضا خزایی
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید