نمکی وزیر بهداشت؛ نامه ای که اشک را در چشمانم حلقه کرد

آقای نمکی یک آینه آینه بگو و رد شو

در ۳ شهریور ۱۴۰۰ 0

به گزارش گلونی آقای سعید نمکی، وزیر بهداشت، در آخرین روزهای کاری خود، نامه‌ای تاثیرگذار نوشته‌اند که ضمن آرزو موفقیت برای وزیر بهداشت بعدی، با اشعاری بسیار تاثیرگذار کمی هم درد دل کردند.

منِ نویسنده با خواندن این نامه تاثیرگذار و دیدن قدرت نویسندگی آقای نمکی، تصمیم گرفتم شغل نویسندگی را رها کنم و در درمانگاهی مشغول کار شود.

به همین منظور آخرین کار خود که شوخی با چند تیتر خبری از ایشان است را هم به آقای نمکی تقدیم می‌کنم؛ به پاس تشکر برای زحمات ایشان و البته نشان دادن بی‌استعدادی خود در نویسندگی.

با هم قسمتی از این نامه که از نظر بنده اوج نامه بود را می‌خوانیم که شما هم مثل من اشک در چشمان‌تان حلقه بزند و بعد از آن شوخی‌های بی‌نمک من را بخوانید تا اشک‌تان خشک شود.

ایشان در قسمتی از این نامه نوشته‌اند:

«امواج بیماری را که با بی‌اعتنائی، سهل‌انگاری و عادی‌پنداری دیگران علیرغم فریادها، التماس‌ها و تمناهای این سرباز کوچک نظام سلامت بر دوش‌تان آوار شد و صدها داغ سوزان بر دل شما و مردم نهاد را ناجوانمردانه به پای بی‌کفایتی نظام سلامت ثبت کردند تا خود را از گزند اتهام برهانند و آنانکه در سایه‌سار خنک نشسته بودند و دست به سیاه و سفید نمی‌زدند نیز در این شیپور دل‌خراش دمیدند و سمفونی جدیدی طراحی کردند که سازهای بادی را در بیرون و کوبه‌ای را در درون نواختند تا این‌همه زحمت و ایثار را بی‌ارزش جلوه دهند.»

آقای نمکی یک آینه آینه بگو و رد شو

۱- در ۸ روز، بیش از هزار پرواز به مشهد انجام شده است!
گلونی: و چند پرواز به آخرت؟

۲- مرگ‌های ۵۰۰تایی را پیش‌بینی کرده بودیم.
گلونی: اشتباه پیش‌بینی کردید. جواب درست ۷۰۰ مرگ است. شما با سه چراغ قرمز از مسابقه حذف می‌شوید.

۳- ۱۳۰ هزار تخت قرنطینه در کنار هم در کشور ایجاد کردیم.
گلونی: البته به کمک بیماران.

۴- گام‌های درست، علمی و منطقی برداشتیم، اما ملزومات نداشتیم.
گلونی: ما هم مهارت‌های‌مان در تیر‌اندازی با مانع را به طور چشم‌گیری افزایش دادیم، هرچند نه تیر داشتیم نه مانع.

۵- اگر برخی از تمهیدات ما نبود امروز باید شاهد مرگ‌های بالای ۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ بودیم.
گلونی: مرسی که انقراض‌مان را به تاخیر انداختید.

۶- اینکه چطور شد که این همدلی و وفاق باز هم به پیک دیگری کشیده شد و مرگ مردمان این سرزمین به بالای ۵۰۰ نفر رسید، همه را پیش‌بینی کرده بودم.
گلونی: مهارت‌تان در پیشگویی قابل تحسین است. شاید بهتر باشد به جای وزیر بهداشت، پیش‌گویی، فال‌گیری چیزی شوید.

۷- واکسن، گفتنی‌هایی دارد که اگر بگویم برخی مناسبات خدشه‌دار می‌شود.
گلونی: بچه‌ها خودی هستند به دل نمی‌گیرند، راحت باشید.

۸- ۱۲۰ میلیون واکسن تا مهر و آبان برنامه‌ریزی کردیم.
گلونی: ما هم برنامه‌ریزی کردیم از شنبه رژیم بگیریم.

۹- تاریخ قضاوت خواهد کرد.
گلونی: تاریخ فقط تحریف می‌کند، قضاوت کار خداست.

۱۰- بسیج و نظام سلامت در کنار هم شبانه‌روز تلاش کردند اما عده‌ای کار را رها کردند و ما انتهای این رودخانه زخمی و جنازه جمع می‌کنیم.
گلونی: ببخشید زحمت جمع کردن جنازه‌مان به گردن شما افتاد.

۱۱- کرونا یک پدیده صرفا بهداشتی و درمانی نیست.
گلونی: بله. علمی هنری تخیلی هم هست.

۱۲- ملت ایران، همراهی جامعه پزشکی را در روزهای دشوار فراموش نخواهد کرد.
گلونی: همچنین همراهی شما را فراموش نخواهیم کرد.

۱۳- شرح آنچه به ما و شما گذشت را به تاریخ می‌سپارم.
گلونی: ظرفیت تاریخ پر شد. بهتر است کمی هم از مسئولیت‌های‌مان را به جغرافیا واگذار کنیم.

۱۴- امواج بیماری را پای نظام سلامت ثبت کردند تا خود را از گزند اتهام برهانند.
گلونی: شما هم پای بغل دستی‌تان ثبت کنید.

۱۵- ‏آنچه در توان داشتیم به میدان آوردیم.
گلونی: کسی در این مورد هیچ شکی ندارد.

۱۶- ‏واکسن را آخرین روزهای این خدمت بهانه تخریب کردند.
گلونی: نگران نباشید، شما با این بهانه‌ها تخریب نمی‌شوید. یک آینه آینه بگویید و رد شوید.